علیرضا مجمع
سمبُل یا سمبَل؟!؛پرونده‌ای برای لیلا و برادرانش
کُت بی قواره برای یک دکمه زشت

چند سالی هست که برای یک فیلم اینچنین دو قطبی در اهالی نقد و نظر به وجود نیامده بود. البته در این بین سهم آنها که با دلایل باسمه‌ای سعی می‌کنند فیلم را بزنند جداست. اعتباری به این حرف‌های از سر باد معده نمی‌شود داد. آن‌ها از پخش یک فیلم توقیفی که کارگردانش به موارد ممیزی‌شده اداره نظارت بی‌اعتنا بود شاکی‌اند و فیلم را از این منظر می‌بینند. پس خیلی نمی‌شود به این شکل حرف‌ها بها داد. تعدادی دیگر هم که اصولا فهمی از سینما ندارند و با مناسبات اجتماعی بیگانه‌اند، در پرمخاطب‌ترین رسانه کشور اتفاقات فیلم را از زاویه دین و مذهب می‌بینند و به کارگردانش فحش می‌دهند و به خاطر سیلی لیلا به صورت پدر او را بی‌پدر خطاب می‌کنند. سهم این عده هم از فیلم سعید روستایی مشخص است. آنها دنبال دادن بیانیه سیاسی برای یک فیلم هستند و بی تخصص او را قضاوت می‌کنند. طیف دیگر اما موافقانی هستند که از انبوه حرف‌های داخل فیلم به وجد آمده‌اند و چون فکر می‌کنند لیلا و برادرانش حرف ضد نظام زده‌اند با آن حال می‌کنند. اینها هم یک مشت بی‌سواد مشنگ هستند که حتی از ابتدایی‌ترین اصول سینما اطلاعی ندارند و صرفا برای چند متلک و لیچار کف و دست و هورا می‌کشند. این دو گروه به دوسر طیف طول جعلی می‌دهند و فیلم را بیش از اعتبار واقعی‌اش جلوه می‌دهند. اما واقعیت این است...

 

واقعیت این است که برادران لیلا سومین ساخته بلند  سعید روستایی شاید از همه فیلم‌های این چند سال بیشتر به فضای اجتماع کنونی ما نزدیک است. فیلم به وضوح در محتوا قصد دارد ایران این چند سال بخصوص سال‌های بعد از کرونا را به تصویر بکشد و تا اندازه زیادی در این کار موفق است. شرایط اقتصادی، تعطیلی کارخانه‌ها، خوردن حق کارگر، رشد بی‌رویه مراکز خریدمال‌هایی که مستراحشان هم به جایی برای کسب و کار می‌خواهند تبدیل کنند و برایش قیمت‌های نجومی می‌گذارند، سرعت رشد بالای سکه طلا و دلار، رواج کلاهبرداری‌های مدرن با خرید و فروش خودروهای ثبت‌نامی، و از همه این‌ها مهم‌تر و کلیدی‌تر وجود پیرمردی به نام «پدر» که برای ارضای حس خودکم‌بینی‌اش تمام عزت‌نفسش را زیر پا می‌گذارد و برای اینکه نام «بزرگِ‌فامیل» قبل از اسمش بخورد به هر خفتی تن می‌دهد. پدر لیلا و برادرانش به وضوح نشان سرپرست بی‌عرضه خانه‌ای را به عهده دارد که دهان شش سر عائله‌اش برای لطف و مرحمت او باز است. او از تباری است که عزت نفس برایشان تعریف ندارد. از آن پدرهای عرق‌خور تریاکی که خیلی‌هامان از این‌ها سراغ داریم. آن‌ها که وقتی از خانه خارج می‌شدند، اصلا مهم نبود که کسی در خانه منتظرشان است، می‌رفتند که می‌رفتند. پدر لیلا و پرویز و منوچهر و علیرضا و فرهاد از هیچ به کثافت‌کشیدنی ابایی ندارد. توی سینک‌ظرفشویی می‌شاشد، پولش را-پول بچه‌هایش را- از آن‌ها پنهان می‌کند و حتی زمانی که از بزرگ خاندان شدن دیگر خبری نیست، حاضر به کمک بچه‌هایش نیست که به قول علیرضا به همان چهل سکه او نیاز دارند برای اینکه مشکلشان حل شود. مشکل لیلا و برادرانش، بیش از جامعه از خود است، از پدر است، از والدشان. برای همین هم از لیلا سیلی می‌خورد. فیلم مطلقا ضد خانواده نیست، بر خلاف نگاه عقب افتاده بعضی از منتقدان اساسا خانواده در فیلم، مسئله اصلی است. نکته این است که زاویه فیلمساز نسبت به داشتن خانواده با زاویه دیگران متفاوت است. فیلمساز ابایی از تنبیه پدر ندارد، خانواده را برادر و خواهر ی می‌بیند، که در شرایط فعلی جامعه ما زاویه غلطی نیست، اما با همه این اوصاف خانواده در فیلم عملا منهدم است. کسی نمی‌خواهد فقیر باشد، اتفاقا آدم‌ها سودای یک زندگی راحت دارند، اما شرایط، و پدر نمی‌گذارند این زندگی شکل بگیرد. برادران لیلا بیش از هر فیلم دیگری در این دوره به جامعه بحران‌زده ما شبیه است. جامعه‌ای که هیچ نوجوان و جوانی نمی‌تواند آینده‌ای برای خودش تصویر کند. از این باب با تصویری واقعی از ایران امروز مواجهیم که فرزند زمان خودش است. کارگردان احتمالا از جنس همین آدم‌هایی است که تصویر می‌کند، پس دردشان را درک می‌کند و خودش را جدا از فضای فیلمش نمی‌بیند. اما برادران لیلا فیلم کاملی نیست.

 

برادران لیلا فیلم کاملی نیست. اصلی‌ترین ضربه ای که برادران لیلا می‌خورد از فرمی است که روستایی برای فیلمش انتخاب کرده. فرمی بدون مهندسی و بعضی جاها بی‌فکر. انگار که دکمه‌ای پیدا شده و روستایی قرار است برایش کت بدوزد، کتی چهل تیکه و قروقاطی و آشفته. متریال موجود در کار عملا برای سه یا چهار فیلم است، و به همین دلیل فیلم حراف است. فرمش، حرافی است. آدم‌ها مدام به دنبال تیکه‌انداختن به همدیگرند. پرویز متلک شیرینی نیاوردن برای نوزادش را می‌زند، لیلا متلک حاملگی شش ماهه مادرش را می‌اندازد، علیرضا ادامه متلک لیلا را حواله مادرش می‌کند، و لیلا در نهایت توی گوش پدر می‌زند. این روال بلاانقطاع فیلم تا آخر است. همه دنبال گفتن جمله قصارند، و دوربین تکلیف خودش را نمی‌داند. در بسیاری از جاها هم-مثل آن شرکت هرمی و خانه منوچهر- موقعیت جغرافیایی قابل تشخیص نیست.

برادران لیلا از توقیفش گنده شد. بهتر بگویم، از ناآگاهی عده‌ای به دلیل ندانستن مناسبات جدید در سینمای دنیا به نفع خودش بیشترین بهره را برای دیده‌شدن برد. نمی‌دانستند که به قول بزرگ بانوی سینمای ایران رخشان بنی‌اعتماد؛ هیچ فیلمی تا ابد در کمد نمی‌ماند. الان هم زمانی نیست که با دستور و برگه بتوانید جلوی نمایش فیلم را بگیرید. در برگه اصلاحات فیلم این موارد خیلی شفاف آمده است:

«- لازم نیست پدر با رو کردن اشتباهات پسر آبروی او را ببرد.

-بیان شرایط نامناسب اجتماعی و اقتصادی بد نیست ولی نباید پدر و مادر را له کرد و نسبت به آنها بی‌احترامی روا داشت.

- بیان مشکلات ولو اینکه مقصر آن پدر و مادر باشند در کنار حفظ حرمت پدر و مادر و ارتباط عاطفی فرزندان و والدین باشد.»

این شکل اصلاحیه دادن یعنی از سینما هیچ چیزی نمی‌دانید. اگر اندکی زاویه سینما را برای دیدن و تحلیلی این فیلم- و البته سایر فیلم‌هایی که به انبار توقیف می‌رود- انتخاب می‌کردید نه برادران لیلا بیش از موجودی فعلی‌اش- که اندک است- بزرگ می‌شد نه شما تصور می‌کردید دارید کار جدی‌ای می‌کنید که فیلمساز را نصیحت می‌کنید بچه خوبی باشد و دست پدرش را ببوسد و به او بگوید آقاجان!   این روش را مدت‌هاست پیش گرفته‌اید و نتیجه نگرفته‌اید، باز هم تکرار می‌کنید. خانه پدری را به خاطر یک صحنه به محاق بردید و در آخر به بی‌سلیقه‌ترین وضعیت همان صحنه را نمایش دادید، چون کارگردانش حاضر به تن‌دادن به شکلی که شما گفتید نبود، قاتل و وحشی(حمید نعمت‌الله) را به دلیل سر از ته تراشیده شده لیلا حاتمی هنوز هم نمایش نداده‌اید، اگر هم نسخه‌ای از آن مثل برادران لیلا بیرون بیاید، فریاد سر می‌دهید که کارگردان باید پاسخگوی لو رفتن فیلمش باشد. فیلم‌ها را بی‌دلیل گنده می‌کنید بی‌آنکه بفهمید با این روش نه خدمتی به سینمای ایران می‌کنید،نه می‌توانید جلوی تولید این نگاه را بگیرید. ممیزی‌هایتان از سلیقه هم گذشته، باسمه‌ای است. نمی‌شود که هم فیلمساز به حرفتان عمل کند هم سرمایه‌اش به باد برود. جنگ جهانی سوم(هومن سیدی) که قرار بود اکران شود هم لو رفت. این دیگر تقصیر کیست؟ فیلمساز؟ تهیه‌کننده؟ کی؟ حالا این فیلم‌ها هم که نمایش نمی‌دهید بالاخره بیرون می‌آید و می‌بینیم که پر از ضعف و کمبود است، فقط شما به دلیل ندانم‌کاری بیهوده بزرگشان کرده‌اید. برادران لیلا اولین فیلم این حیطه نبود، آخرینش هم نخواهد بود.

 

 

در این پرونده مطالب زیر را بخوانید:

 

تراژدی قمار بزرگ ِفامیل شدن/ ورایتی/ترجمه : محسن بهشتی

 

با پایان دیکتاتور برقص! /روایت طغیان یک دختر علیه یک سوپرایگوی هولناک/ دنیا خمامی

 

یک زن میان پنج انگل زن ستیز/گاردین/ ترجمه: مریم فامیلیان

 

باش تا پرده بردارند/فاش کردن یک دروغ : در فقر هیچ فضیلتی نهفته نیست/ احسان آجورلو

 

روکو، ویتو، قارداشعلی و دیگران/ چگونه یاد گرفتم سینما را کنار گذاشته و لمپنیسم را دوست داشته باشم/ پویا هاشم پور

 

سمبولیسم پنهان مستراح عمومی/ اسکرین‌دیلی/ترجمه: رکسانا طالبی

1402/1/21 22:41:29