کمپانی مارول در طول دهههای گذشته، جذابترین و پرمخاطبترین آثار سینمایی جهان را خلق و روانه دنیای سرگرمی کرده است و بیشک نقش جلوههای ویژه بصری در تولید چنین آثاری بیش از همه خودنمایی میکند.
امروزه کمیک بوکها به پشتوانه ابزار پرقدرت و تکنیکهای بیبدیل کامپیوتری بر پرده سینما نقش میبندند. مهم نیست که در یک سکانس، چه میزان جلوههای ویژه بصری در لایههای مختلف فریمها وارد شده باشد، ما همیشه تحت تأثیر دنیایی قرار میگیرم که توسط نرمافزارها خلق شده است. به عنوان مثال، به سکانسی از فیلم انتقامجویان: جنگ ابدیت نگاه کنید که در آن مردآهنی ، دکتر استرنج، بروس بنر، ونگ با ابنی ماو و کال آبسدین در شهر نیویورک با هم روبرو میشوند. ما در مقام بیننده و در زمان تماشای فیلم هرگز فکر نمیکنیم که این سکانس در یک بلوک واقعی از شهر ساخته نشده؛ اما در حقیقت می دانیم که تمام ساختمانهای شهری که پیرامون شخصیتها هستند به صورت دیجیتالی خلق شدهاند.
مسئله از جایی جالبتر میشود که صحبت از شخصیتهایی می کنیم که کاملاً در رایانه خلق شدهاند. شما موجودی را درک کرده و میپذیرید که در لایههای زیرین متعلق به دنیای ویژوال است. این واقعیت که در طراحی هر شخصیت، استخوانهای دیجیتالی، عضلات، پوست، مو و سایر اعضای بدن در حال حرکت، ساخته دنیایی از کدهای دیجیتالی هستند و به نمایش در می آیند بر کسی پوشیده نیست. اینها همان کدهایی هستند که جزئیات را به تصویر میکشند و شما را وارد دنیای داستانها کرده و هیچ فاصلهای بین شما، صحنه و شخصیتها باقی نمی گذارند.
علاوه بر تمام آنچه در طراحی صحنهها نظیر ادوات، ساختمانها، پلها، سیالات، شعلهها، نورها و سایر موارد میبینیم ما با شخصیتهایی در دنیای مارول روبرو هستیم که بخشی از اندامهایشان با رایانه ساخته شده و با شخصیت واقعی ترکیب و هماهنگ میشود. البته در برخی از شخصیتهای برگرفته از کمیک بوکها، این تکنیسینهای جلوههای ویژه بصری استودیو مارول هستند که باید بدن شخصیتها را با جلوههای دیجیتالی خاص پوشانده و جایگزین کل بدن بازیگران کنند.
بطور مثال رابرت داونی جونیور و تام هالند به لطف لباس ویژه شخصیتهای مرد آهنی و مرد عنکبوتی که در پلانهای ابتدایی یک سکانس می پوشند شخصیت ساخته شده با رایانه را بهصورت کامل جایگزین بازیگر میکنند و از آن پس این ویژوال آرتیست است که جز به جز، تمام و کمال بازی آن شخصیت را در اختیار و تحت کنترل خود قرار می دهد.
همین موضوع را می توان در مورد لباس پلنگ سیاه که چادویک بوسمن بر تن کرده دید. اما از طرفی پیچیدگیهای شخصیتهای ترکیبی را نیز نباید فراموش کرد.
در بخش هماهنگسازی کار دشوارتری در پیش است، گاهی اوقات سر شخصیتها کمی از بدنه دیجیتال شدهشان جدا میشود و مهم است که این بخش از ویژوال همیشه خوب به نظر برسد و ترکیب و هماهنگسازی خوب و قابل باور انجام شود.
در بخش حرکت شخصیتها، کوچکترین تغییرات و حرکتها باید ردگیری، ساخته و پوشانده شود تا واقعی و بی نقص به نظر برسند. بهطور مثال انتونی مک کید بهخاطر لباس خاص شخصیت فالکون در شاهین و سرباز زمستانی و همچنین آلفرد مولینا در نقش دکتر اوتو اوختاپوس در مرد عنکبوتی ۲ چنین پیچیدگیهایی دارند.
از طرفی در دنیای مارول برخی از شخصیتها مجهز به ابزاری هستند که از دو منظر مدل و انیمیت، و همچنین تاثیرگذاری بر محیط بسیار پیچیده و جذابند. شخصیت ثور با بازی کریس همسورث و چکش جادوییاش، مثال بارز این ویژگیست. مارول در تمام این سالها تلاش کرده تا با پیشرفت تکنولوژی شخصیتها و داستانهای کمیک بوکها و به ویژه فیلمهای پرچمدارش را با کیفیت بیشتری به تصویر سینمایی تبدیل کند. بهطور مثال سه گانه اسپایدر من که اولین آنها در سال ۲۰۰۲ به نمایش عمومی در آمده بود بار دیگر در سال 2012 با بازیگر جدید به نام اندرو گارفیلد در نقش پیتر پارکر به تولید رسید.
با نگاه از دریچه جلوه های ویژه بصری به شخصیتهای دنیای سینمایی مارول به این نکته مهم پی خواهیم برد در این مجموعه که شامل خداگونهها، ابر انسانها، فرازمینیها، ارتقا یافتهها، جنگجویان و آموزش دیدهها هستند، همیشه رعایت موازنه قدرت برای طراحی جلوه های ویژه ، جذاب و هیجان انگیز است. این طراحی همیشه به گونه ای شخصیتها را معرفی می کند که نیروهایشان مکمل یکدیگر بوده و این باعث می شود سکانسها گستردهتر و کنشها و واکنشها جذاب تر شود. هر چه رایانهها پر قدرتتر می شوند، قابلیت نرم افزارهای با سابقه نظیر مایا، نیوک، زی براش، ریل فو و دیگر نرم افزارها بیشتر و فراتر می شود. این تا بدانجا پیش می رود که برای ویژگیهای شخصیتهای دنیای مارول حتی نرم افزار جدیدی طراحی و ساخته میشود تا قابلیت جدیدی بنا بر نیازهای ذهن کارگردان است، خلق شود و دنیای دیجیتال را به واقعیت نزدیکتر می کنند و بر این اساس میتوان گفت دنیای شخصیتهای مارول جذابیتی تمام شدنی دارد، زیرا همیشه علاوه بر خصوصیتهای پایه شخصیتها، همیشه بیینده انتظار خلق قدرتی جدید و بروز شخصیتی آشنا را دارد.
امروز سی، جی، آی به عنوان یک ابزار پرقدرت و البته پایه، در جعبه ابزار فیلمسازان وجود دارد و به معنای واقعی کلمه همه چیز را ممکن کرده و تنها چیزی که قدرت ابر قهرمانان را محدود میکند، تخیل فیلم سازان است.
اکنون به این باور رسیده ایم که با گذشت سالها، جلوه های ویژه بصری فیلمهای مارول فقط بهتر شده است و در سال های آینده نیز به پیشرفت و پویایی خود ادامه خواهد داد. منتظر هستیم تا ببینیم چه عناصر خارق العاده ای، داخل و خارج از این جهان بر پرده نقره ای خلق میشود و کمیکهای مارول بیشتر و با شکوهتر زنده خواهند شد.
*تدوینگر و مدیر جلوه های ویژه پارتیکان فیلم