رسول بهروش
دیگر به دایی جان ناپلئون نخندید!

در مورد کم و کیف قرارداد همکاری ایران و چین، صرفا متخصصین و مطلعین می‌توانند نظر بدهند، اما آنچه در این بین آزاردهنده به نظر می‌رسد، تمایل گروهی از کاربران شبکه‌های اجتماعی به مربوط دانستن این پرونده با درگذشت آزاده نامداری است. حتما شما هم کامنت‌های زیادی در فضای مجازی دیده‌اید با این مضمون که قرار بوده موج خبری مرگ مرحوم نامداری، باعث سلب تمرکز افکار عمومی از قرارداد ایران و چین شود! این شاید به روزترین مصداق از تصورات دایی جان ناپلئونی و توهم توطئه نزد برخی از ایرانیان باشد.

بیایید به همین سال 99 برگردیم و خبر کوچ ناگهانی خسروی آواز ایران را به یاد بیاوریم. پرسش اینجاست که مرگ استاد شجریان، با موج خبری ده‌ها برابر بزرگتر از درگذشت آزاده نامداری بنا بوده کدام قرارداد را تحت‌الشعاع قرار بدهد؟ مرگ دو جوان سرزنده یعنی علی انصاریان و مهرداد میناوند چطور؟ این دو تلخکامی پیاپی غیرمنتظره با فلسفه پوشاندن کدام خبر مهم سیاسی و اقتصادی رخ داد؟ انصافا اگر هر کدام از این اتفاقات مقارن با قرارداد ایران و چین رخ می‌داد، شاهد همین قسم تفسیرها نمی‌بودیم؟

تازه همه اینها که خبر مرگ است و هر کدام داغی بزرگ در دل دارد. یکی از پرهیاهوترین اخبار سال 99 که انعکاس وسیعی هم در شبکه‌های اجتماعی داشت مربوط به شایعه تغییر جنسیت محمدرضا فروتن می‌شد. این خبر در میانه‌های سال گذشته سروصدای بسیار زیادی راه انداخت و نهایتا هم پوچ و بی‌اساس بودن آن به اثبات رسید. خب به فرض وجود یک اراده پنهانی برای به حاشیه راندن قرارداد ایران و چین، تولید یک شایعه بی‌اساس دیگر از این دست نمی‌توانست یک ترفند کم‌هزینه‌تر و موثرتر باشد؟

از قرارداد ایران و چین دفاع نمی‌کنیم، چون سوادش را نداریم. قرار هم نیست مشی حکمرانی در کشور را به کلی پاکیزه بدانیم، اما این حجم از علاقه جامعه ایرانی به توهم توطئه جدا باعث تعجب و نگرانی است. چندین نسل با سریال جاودانه دایی جان ناپلئون خندیده‌اند، اما انگار پشت این تبسم، اثری از تفکر نبوده است. ورای کاراکتر شیرین دایی جان و قاسم و دیگران، این اثر در پی انتقال یک معنای کلیدی و ارزشمند به مخاطبان است، اما انگار خیلی از مردم دوست ندارند از این پوسته ظاهری جذاب، به هسته گزنده اثر پل بزنند. به دایی جان می‌خندیم، در حالی که کماکان شاگرد ممتاز مکتب اوییم.

1400/1/20 01:25:55