گفت‌وگو: لی ایزاک چونگ (کارگردان میناری)
در ستایش مادربزرگ

ترجمه تکتم نوبخت

لی ایزاک چونگ درباه الهام گرفتنش از زندگی واقعی خود در مورد فیلم نیمه زندگی‌نامه‌ای‌اش میناری می‌گوید. طبق گفته کارگردان لی ایزاک چونگ میناری داستانی بود که احساس می‌کرد باید آن را تعریف کند. این فیلم نیمه زندگی‌نامه‌ای داستان یک خانواده کره‌ای-آمریکایی را که در آرکانزاس زندگی می‌کنند، روایت می‌کند و لحظه‌های چالش، مقاومت و نشاطی را در حالی ‌که در اوزاکس می‌گذرانند کاوش می‌کند. میناری با گرفتن جایزه بزرگ هیئت داوران و جایزه تماشاگران در رقابت بهترین فیلم درام آمریکایی در جشنواره فیلم ساندس 2020 مورد استقبال عموم قرار گرفت. و در مراسم گلدن گِلاب با اختلاف نظر در مورد منصفانه بودن این داوری، برنده بهترین فیلم خارجی‌زبان شد. اگر  چه میناری در ایالات متحده فیلمبرداری و سرمایه‌گذاری شد اما به دلیل  فقط پنجاه در صد نیاز به زبان انگلیسی صلاحیت رقابت برای بهترین فیلم را نداشت. چونگ در این باره می‌گوید مشکلاتی اساسی در این مورد وجود دارد، مثل نحوه نگاه ما به مردم و نحوه تفکر ما. داوری بر اساس زبان باعث می‌شود یک نفر خارجی باشد و یک نفر خودی و آشنا محسوب شود. من فکر نمی‌کنم که تغییر عملکرد یک مراسم اهدای جوایز این مشکل را حل کند. اما فکر می‌کنم که این‌که ما  حداقل می‌توانیم درباره آن صحبت کنیم یک مسئله خیلی خوب است. قبل از اکران فیلم در کره   با چونگ گفتگویی کردیم تا در مورد ایده‌های پنهان میناری  وروند غیر معمول فیلمبرداری و فیلم‌های مورد علاقه خود درباره خانواده صحبت کند.

 

از موقعی که فیلم در جشنواره ساندنس اکران شد حدود یک سال می‌گذرد. با نگاه کردن به عقب چگونه آن را ارزیابی می‌کنید؟

وقتی به جشنواره فیلم ساندنس فکر می‌کنم احساس می‌کنم در حال حاضر از جهات گوناگون در دنیای کاملا متفاوتی هستم. در آن زمان من شنیدم که بحرانی به نام ویروس کرونا  وجود دارد. اما اصلا فکر نمی‌کردم که تا این اندازه بحران گسترده و همه‌گیری باشد. بنابراین در ابتدا قصد داشتم این فیلم را در تابستان منتشر کنم. اما از زمان کویید 19 همه چیز تغییر کرده است و یک سال واقعا طولانی و عجیب به دنبال آن آمده است. اکران فیلم نیز در نتیجه به تعویق افتاد. با این حال از آن‌جا که این فیلم توجه بسیاری را به خود جلب کرده است فکر نمی‌کنم اکران فیلم در ساندنس  اتفاق بدی بوده باشد.

 

 

این فیلم در چندین جشنواره فیلم جایزه گرفته است و نه تنها منتقدان بلکه مخاطبان نیز استقبال خوبی از آن کرده‌اند.

از این‌که مردم تا این اندازه از فیلم من استقبال کرده‌اند خودم را شماتت می‌کنم. وقتی به عقب برمی‌گردم و با نگاهی به گذشته، می‌بینم که من  در طول  2004 تا 2012 بیشتر از مخاطب به واکنش منتقدان فکر می‌کردم. اولین فیلم من مونیورنگابو به جشنواره بین‌المللی فیلم کن دعوت شد و با استقبال خوب منتقدان روبرو شد. اما در بین مردم محبوبیتی کسب نکرد. اما به دلایلی، همیشه با این اتفاق راحت بودم.چون من عاشق منتقدان فیلم و نقد فیلم هستم. اما وقتی کار روی میناری را شروع کردم، با خودم فکر کردم که این بار باید رویکرد متفاوتی داشته باشم و بیشتر به مخاطبم فکر کنم تا منتقدان. و قبل از همه چیز بیشتر دلم می‌خواست فیلمی بسازم که بتوانم آن را با دخترم به اشتراک بگذارم. دخترم هرگز اهمیتی نخواهد داد که منتقدان فیلم چه می‌گویند. بنابراین به جای این‌که خیلی جدی و هوشمندانه برخورد کنم، فقط می‌خواستم فیلمی درباره مردم بسازم. اما حتی در این صورت، من انتظار نداشتم که با  چنین واکنش گسترده‌ای مواجه شود.

 

عکس‌العمل دخترتان چطور بود؟

به نظر می‌رسد دخترم فقط به صحنه‌های خندهدار علاقه دارد (می‌خندد) وقتی که صحنه‌هایی از شوخی یا کنایه وجود دارد او می‌خندد و آن‌ها را دوست  دارد. فکر کنم او از دیدن فیلم پدرش لذت برد.

 

این بحث وجود داشت که این فیلم به دلیل  داشتن پنجاه درصد زبان انگلیسی و  این‌که برای  درک پنجاه در صد آن  به زبانی غیر از انگلیسی(کره‌ای)  نیاز است، نمی‌تواند در بخش بهترین فیلم  خارجی‌زبان گلدن گِلاب شرکت کند.

من فکر می‌کنم که اگر چنین دیدگاهی تغییر کند خوب است، با این حال فکر نمی‌کنم این مشکلات اساسی‌ای را که ممکن است درباره زبان فیلم داشته باشیم برطرف کند. مشکلات ریشه‌ای درباره نحوه نگاه به مردم و نحوه تفکر ما وجود دارد. این زبان باعث می‌شود فیلم یک نفر خارجی و یک نفر را  آشنا  و خودمانی قلمداد کند و فقط متعلق به آن کسی باشد که از زبان کاربردی روزمره او در ساخت آن استفاده شده است. همه ما انسآن‌ها برابریم. اما فکر می‌کنم هنوز فاصله زیادی تا درک آن وجود داشته باشد. فکر نمی‌کنم با تغییر در مراسم اهدای یک جوایز این مشکل حل شود اما  فکر می‌کنم  این‌که  ما می‌توانیم در مورد این مشکل حرف بزنیم اتفاق خوبی است. صادقانه بگویم من احساسات متفاوتی در مورد آن دارم. من انتظار نداشتم که طرف این جنجال‌ها باشم. با این حال گفت‌وگوهایی که بسیاری از مردم در مورد این موضوع انجام می‌دهند واقعا جالب است و آن‌ها را می‌خوانم.

 

دلیل تبدیل شدن میناری به ایده اصلی فیلم چه بود؟

هنگامی‌که من برای اولین بار با خانواده‌ام به آرکانزاس رفتم. مادربزرگم در نزدیکی محل سکونتمان  میناری کاشت. او یک جای زیبا در کنار یک جویبار در پایین یک برکه پیدا کرد و در آن‌جا میناری کاشت. من وقت زیادی را با او می‌گذراندم. میناری خاصیت دارویی دارد و آب را تصفیه می‌کند. در هر جایی خوب رشد می‌کند بنابراین وقتی به مادربزرگم فکر می‌کنم اولین چیزی که همیشه به ذهنم خطور می‌کند میناری است. می‌توان گفت که میناری نمادی از احساسات من نسبت به مادربزرگ و خانواده‌ام است.

 

من کنجکاوم بدانم که چرا این فیلم حاوی داستانی از یک خانواده واقعی است. این اولین فیلم زندگی‌نامه‌ای شماست؟

یک پیش‌زمینه جالب وجود دارد. در سال 2018 من در واقع  به عنوان یک استاد در دانشگاه کره پذیرفته شدم و شروع کردم به تدریس دانشجویان در پردیس دانشگاه یوتا آسیا در سونگدو. قبل از عزیمت  به کره، حدود شش ماه وقت داشتم تا فیلمنامه‌ای بنویسم. در آن زمان فکر کردم  این ممکن است آخرین کار من باشد. چون با شروع کار به عنوان یک استاد دیگر وقت کار کردن بر روی یک فیلم را نخواهید داشت. بنابراین پیش خودم فکر کردم اگر این آخرین کار حرفه‌ای من در فیلمسازی است من باید یک فیلم با شخصی‌ترین داستان ممکن را بسازم. اگر من از زندگی خودم فیلمی نساختم و حرفه خود را به عنوان یک کارگردان برای همیشه ترک کردم، فکر کردم بعدا پشیمان خواهم شد.

 

با این حال این یک مسیر کاملا جدید است.

بله، من از سپتامبر 2018 تا مه 2019 در سونگدو بودم. قبول کرده بودم که کار  واقعی من از این به بعد استاد بودن است. ناگهان شنیدم که هالیوود به فیلمنامه من علاقه‌مند شده است. کارهای تدریس خود را زودتر تمام کردم و برای فیلمبرداری راهی ایالات متحده شدم. این  واقعا بامزه و عجیب است که  من الان قادر به ادامه حرفه خودم به عنوان یک فیلمساز هستم. روند ساخت این فیلم برای من به خود خود یک پیچش داستانی بود.

 

شغل شما به عنوان استاد چگونه بود؟ من می‌دانم که شما در گذشته در رواندا به دانشجویان درس می‌دادید.

 شغل من به عنوان یک استاد برایم راضی‌کننده و خوشایند بود. ارتباط با آن جوان‌ها واقعا عالی و مسرت‌بخش است. هم‌چنین کمک به دانشجویان برای تبدیل‌شدن به فیلمسازهای خوب بسیار ارزشمند است.

 

 در میناری اولین باری بود که با گروه بازیگران کره‌ای کار کرده‌اید. آیا از این منظر تفاوت خاصی با کارهای قبلی شما وجود داشت؟

بازیگران واقعا با استعداد و برای فیلم من یک نعمت بودند. لحظه‌ای که اولین برداشت را با یو جونگ یون و هان یه ری گرفتیم عملکرد آن‌ها واقعا فوق‌العاده بود. چنان بازی خارق‌العاده ای داشتند که نمی‌توانم با کلمات آن را بیان کنم. با توجه به وضعیت نامطلوب محل فیلمبرداری و شرایط بد آن حتی عجیب هم بود! بنابراین فکر نمی‌کنم که مردم بتوانند درک کنند آن‌ها چقدر خوبند چون در صحنه فیلمبرداری نیستند تا شاهد اجرای آن‌ها باشند.

 

مدت زمان فیلمبرداری  فقط شش هفته بود. این زمان بسیار کوتاهی برای ساخت یک فیلم است. شنیدم که منطقه فیلمبرداری هم بسیار بد بود.

ما توانستیم فیلم را به پایان برسانیم فقط به این دلیل که همه با هم تلاش کردیم. ما در مجموع شش هفته را با هم گذراندیم. اما دوره پیش تولید و آماده‌سازی یک هفته طول کشید و تولید فیلم به مدت پنج هفته. وضعیت به شکلی بود که هر روز فکر می‌کردیم که در واقع با یک چالش مواجه ایم و نمی‌دانیم که آیا می‌توانیم از پس این کار بر بیاییم یا نه. در حقیقت، چندین بحران وجود داشت که باعث می‌شد فیلم به گل بنشیند و  کار لنگ شود اما هر بار یک نفر آستین بالا می زد و ما مشکل را حل می‌کردیم. به  محض این‌که بازیگران فهمیدند که وقت زیادی نداریم،  به این فکر کردند که  باید سرعت عمل لازم را داشته باشند. "پالی پالی " (سریعتر در کره‌ای) یک ذهنیت کره‌ای است. من اغلب با مردم شوخی می‌کنم که  تنها راهی که این فیلم را ساختیم کره‌ای بودن ما بود (می‌خندد) چون ما "پالی پالی" را خوب درک می‌کنیم. همه بازیگران از روز اول واقعا تمرکز بالایی روی کار نشان دادند.

 

در آن شرایط داشتن افرادی  با شیمی عالی به عنوان یک تیم موهبت است.

سعی کردیم مثل یک خانواده واقعی باشیم. ما یک تهیه کننده در آن‌جا داشتیم که آمد و کمک بسیاری کرد تا فضایی  مناسب برای حضور همه بازیگران ایجاد شود. ما با هم کار می‌کردیم،  فیلمنامه را با هم بازنویسی می‌کردیم و غذا را با هم می‌خوردیم و این به طور طبیعی به یک رابطه خانوادگی بین ما تبدیل شد. درست است که مدت زمان کمی بود، اما ما در تمام طول روز با هم بودیم. قبل از هر چیز دیگری برای به ثمر رساندن این فیلم در چنین شرایط سختی  احساس افتخار می‌کنم.

 

در مراحل فیلمبرداری بخش‌های جالبی هم وجود داشت؟

وقتی‌که یون یو جانگ و آلن کیم با هم بودند همیشه یک چیز بامزه وجود داشت. این دو نفر معمولا در دو فضای مختلف منتظر بودند و نوبت صحنه‌شان که می‌شد در صحنه فیلمبرداری همدیگر را ملاقات می‌کردند. جاهایی وجود داشت که یون یو جانگ از قبل به آلن نمی‌گفت که قرار است در این صحنه چه اتفاقی بیفتد و او را غافل‌گیر می‌کرد تا یک واکنش طبیعی داشته باشد و ما واکنش واقعی او را ثبت می‌کردیم. به عنوان مثال جایی که یون یو جونگ شاه بلوط را در دهان خودش می‌گذارد و آن را تف می‌کند و به آلن می‌دهد. وقتی از آن صحنه فیلمبرداری کردیم واقعا برایمان سرگرم کننده و جذاب بود. علاوه بر این قسمت‌های جالب دیگری نیز در صحنه‌هایی وجود داشت که یونگ یو جون ایده‌های خودش را ارائه می‌داد.

 

در مورد فیلم یا فیلمسازی کنجکاوم بدانم که برای اولین بار باعث شد که شما بخواهید یک فیلمساز بشوید.

فیلمسازی که بیشترین تاثیر را روی من گذاشت وونگ کاروای کارگردان هنگ کنگی بود. حدود سال 2001 تماشای فیلم‌های وونگ کاروای را شروع کردم و عاشق آن‌ها شدم. و همچنین در آن دوره کلاس فیلمسازی اریک رومر را نیز می‌گذراندم. او معلم فیلمسازی من است. بنابراین من  فکر می‌کنم وونگ کاروای و اریک رومر  دو نفری بودند که به من  بیماری فیلمسازی را سرایت دادند(می خندد)

 

میناری  فیلمی درباره خانواده است. فیلم‌های مورد علاقه شما با این مضمون چیست؟

فیلم‌های خانوادگی مورد علاقه من همگی توسط یاسوجیرو ازو ساخته شده‌اند. او واقعا در ساخت این فیلم‌ها متبحر و بی‌همتاست. فکر می‌کنم اسپیلبرگ هم‌ چنین کارگردانی است که یک فیلم واقعا خوب درباره خانواده می‌سازد. انگل بونگ جو هو یک فیلم خانوادگی عالی است. هم‌چنین من عاشق یی یی ادوراد یانگ هستم.

 

هنوز کمی زود است که درباره آن حرف بزنیم اما  فکر می‌کنم که شما  بعد ازانیمه محبوب «نام تو» نویسندگی و کارگردانی یک فیلم اقتباسی لایو اکشن را به عهده دارید.

پس از نمایش فیلم در جشنواره ساندنس با برخی از عوامل بد ربات پروداکشن ملاقات کردم. این تهیه‌کنندگان میناری را تماشا کردند و گفتند که از این کار خوششان آمده است. هم‌چنین من تمایل خودم را برای انجام یک پروژه  متفاوت پر ماجرا ابراز کردم و گفتگوی ما از داستان استیون اسپیلبرگ تا داستان یک فیلم زنده لایو اکشن ادامه پیدا کرد. هنوز در ابتدای راه هستیم. بنابراین ارائه جزییات خاص دشوار است.

 

منبع HYPEBEAST

 

 

 

1400/2/5 14:51:09