فاطمه پاقلعه نژاد
بازخوانی کارنامه بازیگری که از گیشه آمد
تغییر مسیر یک ستاره

تغییر احتمالا از لحظه‌ای خاص آغاز می‌شود. یک جایی، یک وقتی با خودت فکر می‌کنی: خب حالا که چی؟ تا کی این وضعیت؟ اگر اراده‌اش را در کنار کمی استعداد داشته باشی و پای حرفت بمانی، این اتفاق می‌افتد.

از زندگی آدم‌های عادی تا سوپراستارهای سینما، فرمول یکی است. اینکه انتخاب کنی تا ابد در مسیر معمولی باشی یا بهترین توانمندی‌ات را به نمایش بگذاری.در سینمای ایران یکی از آنهایی که به آن لحظه انتخاب رسیده بدون شک الناز شاکردوست است.دختر زیباروی فیلم‌های سینمای بدنه دهه هشتاد که می‌رفت تا با رسیدن رقبای جدید و البته به مدد فضای مجازی پرحاشیه، به فراموشی سپرده شود اما او تصمیم گرفت مسیرش را تغییر بدهد. برای الناز احتمالا همه چیز از آن دوری خودخواسته آغاز شد. از سفر به لندن و اقامت در تنهایی کنار رود تایمز.چه شد که رفت را کسی نمی‌داند اما برگشتش و آغاز این تفاوت را فریدون جیرانی که او را برای «خفه‌گی» انتخاب کرد، این‌گونه تعریف می‌کند: «الناز پذیرفت که عوض شود. اولین قدم گذشتن از زیبایی‌اش بود. من برای نقشم باید او را با گریمی جلوی دوربین می‌فرستادم که هیچ‌کس نگوید وای چه دختر قشنگی. الناز خواست و توانست!»

البته شروع موفقیت‌های جدید الناز از «خفه‌گی» نبود اما همان نقش او را به نرگس آبیار رساند. شروع یک همکاری زنانه که انگار قرار نیست تنها به یک سیمرغ ختم شود. الناز شاکردوست که دو سال پیش هنگام دریافت سیمرغ بلورین بهترین بازیگر زن برای بازی در نقش فائزه «شبی که ماه کامل شد» صدایش از هیجان و بغض می‌لرزید و از دویدن هزارباره تا روی سن اختتامیه فجر در تصوراتش می‌گفت، امسال نیز با دو فیلم «ابلق» و «تی تی» یکی از کاندیداهای جدی دوباره دویدن روی سن اختتامیه و دریافت سیمرغ بلورین بهترین بازیگر زن است.

 

 

آغاز راه با «مجردها»

الناز شاکردوست با «مجردها» شناخته شد. کمدی جذاب اصغر هاشمی که فیلمنامه آن را فرهاد توحیدی نوشته بود و محمدرضا فروتن و مریلا زارعی نقش‌های اصلی‌اش را ایفا می‌کردند. شاکردوست 20ساله در این فیلم آنقدر خوب از پس ایفای نقش منشی بی‌دست و پای مهندس عربشاهی (مریلا زارعی) برآمد که همان سال نامزد دریافت بهترین بازیگر نقش مکمل زن از جشن خانه سینما شد. اتفاقی که بعدها دوبار دیگر برای بازی در «چه کسی امیر را کشت» و «در میان ابرها» هم تکرار شد اما در هیچ‌کدام از این دوره‌ها دست الناز شاکردوست به تندیس بهترین بازیگر نرسید.

 

از «رسوایی» و «دو خواهر» تا «سلام بر عشق» حضور الناز در سینمای بدنه

الناز شاکردوست جوان خیلی زود به گزینه اول کارگردان‌ها برای بازی در نقش‌های مختلف تبدیل شد. چهره زیبا و چشمان نافذ او جان می‌داد برای پوستر فیلم‌هایی که تنها برای گیشه ساخته می‌شدند. خودش هم تقریبا به هیچ پیشنهادی نه نمی‌گفت. از عباس کیارستمی و کیومرث پوراحمد و خسرو معصومی گرفته تا محمد بانکی و مسعود ده‌نمکی و مسعود اطیابی، شاکردوست را برای نقش اول فیلمشان کاندیدا می‌کردند و او هم می‌پذیرفت. فرقی نمی‌کرد فیلم هنری باشد یا تجاری، نام شاکردوست در لیست بازیگران اغلب فیلم‌های سینمای ایران به چشم می‌خورد. گاهی در سال سه یا چهار فیلم و حتی بعضی سال‌ها در پنج یا شش فیلم ایفای نقش می‌کرد اما هیچ‌کدام چنگی به دل نمی‌زد و نمی‌توانست یک بازیگر را تبدیل به چهره‌ای ماندگار کند.

شاکردوست در این دوره ده ساله، بین سال‌های 83 تا 93، یعنی سال‌های دهه سوم زندگی‌اش، در بیش از 30 فیلم مقابل دوربین رفت. فیلم‌هایی که در یک گفت‌وگو از امضای قراردادهایشان با «رودربایستی کامل و از مقتضیات سن پایینش» گفته است.

 

 

شروع تغییر برای ستاره شدن

30سالگی برای الناز شاکردوست زمان تغییر است. او که معتقد است حتی در کارهای تجاری هم به عنوان بازیگر برای ایفای نقشش چیزی کم نگذاشته، در آغاز دهه چهارم زندگی به گفته خودش «توانایی «نه» گفتن» را به دست می‌آورد و دیگر به هر کارگردانی پاسخ مثبت نمی‌دهد. از سوی دیگر برای ادامه تحصیل راهی انگلستان می‌شود تا: « برایم اهمیت داشت که شخص خودم یعنی الناز شاكردوست را فارغ از عنوان بازیگر محك بزنم و تنها به عنوان یك انسان با من برخورد شود»

 

بازگشت از انگلستان و حادثه‌ای که به خیر گذشت

الناز شاکردوست پس از پایان دوره تحصیل در انگلستان و بازگشت به ایران در سال 95 جلوی دوربین فریدون جیرانی رفت تا یکی از سخت‌ترین نقش‌هایش را ایفا کند. نقشی که برای آن باید از زیبایی‌اش می‌گذشت. «خفه‌گی» اما آنطور که باید و شاید دیده نشد هرچند الناز با بازی در این فیلم و گریمی که روی صورتش داشت یک بار دیگر نشان داد که حاضر است برای رسیدن به هدفش در بازیگری هر کاری انجام بدهد.

بعد از جیرانی نوبت به ابراهیم ابراهیمیان رسید که الناز شاکردوست را برای بازی در «پیلوت» انتخاب کند. شانس اما در این فیلم که شاکردوست را روبه‌روی جواد عزتی و هادی حجازی‌فر قرار می‌داد یار نبود و در زمان ضبط سکانس‌های ابتدایی این فیلم بر اثر یک حادثه الناز شاکردوست از روی تختی در بیمارستان سقوط کرد و تا مدت‌ها عوارض این سقوط کار الناز شاکردوست را تحت تاثیر قرار داد و چندماهی نتوانست جلوی دوربین برود.

 

 

«شبی که ماه کامل شد»

هنوز عوارض آن سقوط به طور کامل شاکردوست را رها نکرده بود که دست سرنوشت او و نرگس آبیار را سر راه یکدیگر قرار داد تا یکی از بهترین کارهای کارنامه بازیگری او با ایفای نقش فائزه در «شبی که ماه کامل شد» رقم بخورد.

الناز شاکردوست در «شبی که ماه کامل شد» با پایی که هنوز لنگ می‌زد یکی از بهترین و سخت‌ترین نقش‌های زندگی‌اش را ایفا کرد و برای آن به سیمرغ بلورین بهترین بازیگر زن جشنواره فیلم فجر دست پیدا کرد.

 

 

تکامل در «ابلق»

شاید اغراق باشد اگر بگوییم بازیگری الناز شاکردوست با راحله «ابلق» به تکامل رسید. ممکن است خودش هنوز آنقدر از خودش راضی نباشد و به آن هدف غایی که در بازیگری به دنبالش است نرسیده باشد. شاید هنوز نقش‌های زیادی مانده که ذهنش را برای ایفای آنها آماده کرده؛ اما بی‌اغراق، الناز شاکردوست امروز از نگاه بسیاری از کارشناسان و منتقدان بازیگری است که فعل خواستن را صرف کرده و توانسته مسیر زندگی حرفه‌ایش را تغییر بدهد. تغییر مثبتی که او را در «خفه‌گی» و «شبی که ماه کامل شد» از یک ستاره صرفا گیشه‌ای به یک بازیگر به معنای واقعی‌اش تبدیل کرد و او با تلاشش و با «نه» گفتن به پیشنهادهای  وسوسه‌انگیزی که سر راهش قرار می‌گیرند این تغییر را در «ابلق» و «تی تی» به تکامل رساند و هم خودش را راضی کرد، هم مخاطبی را که به گفته خودش «تنها ده دقیقه از زمان فیلم زیبایی بازیگر برایش اهمیت دارد و بعد از آن بازی بازیگر است که او را جذب می‌کند.» حالا مخاطب سینمای ایران از توانایی بازیگری لذت می‌برد که زیبا است. نه از زیبایی بازیگری که بازیگری بلد نیست!

1400/4/6 01:24:42