فاطمه مرشدکیان
راهنمای فیلم 2021: قدرت سگ(جین کمپیون)
ابهام و انزوا

قدرت سگ/کارگردان: جین کمپیون/ بازیگران: بندیکت کامبربچ، کریستین دانست، جسی پلمونس/ تهیه‌کنندگان: این کنینگ، جین کمپیون/ ژانر: درام وسترن / شرکت تولید‌کننده: بی‌بی‌سی فیلمز/ توزیع‌کننده: نتفلیکس/ امتیاز در آی‌.ام.دی.بی: ۶.۶ از ۱۰، امتیاز در متاکریتیک: ۹۰ از ۱۰۰، امتیاز در راتن تومیتوز: ۹۴ از ۱۰۰

 

خلاصه فیلم: فیل بربنک (کامبربچ) دامداری است که زمین و مزرعه های خود را به همراه برادرش اداره می کند. اما وقتی برادر فیل به همراه همسر و پسرش به پیش او می آیند، رابطه آنها دچار پیچیدگی و مشکلات غیر منتظره ای می شود.

 

بازگشت جین کمپیون به عرصه فیلمسازی آن هم پس از یک دهه، ناخوداگاه انتظارات از فیلم قدرت سگ را بالا می‌برد. خوشبختانه این بازگشت متفاوت و پرقدرت بوده و برایش شیر نقره‌ای  کارگردانی از جشنواره ونیز را به ارمغان آورده‌است. در قدرت سگ برخلاف پیانو (۱۹۹۳) همه‌چیز از ماهیت قصه گرفته تا ارتباط شخصیت‌ها با همدیگر در حبابی از ابهام قرار دارد. شیوه‌ای که مخاطب را وادار به کنکاش و دنبال‌کردن نشانه‌ها برای سر درآوردن از چیستیِ ماجرا می‌کند. جین کمپیون در عین به‌کارگیری اِلمان‌های آشنای وسترن، موفق به خوانشِ متفاوتی از این ژانر می‌شود.

در این فیلم قاب‌های چشم‌نواز، لانگ‌شات‌هایی از دشت‌های وسیع و تک‌خانه‌های مستقر در بیایان نوعی خلوت گزنده و ناخوشایند را تداعی می‌کنند که می‌تواند استعاره‌ای از احساس تنهایی و سرخوردگی شخصیت‌ها باشد. این غلبه محیط بر سازه‌های انسانی در پیانو هم دیده می‌شد. جایی که صحنه در خدمت ساحل پهناور و اقیانوس بی انتها بود و حالا در این فیلم جایش را به بیایان‌های غرب وحشی داده‌است. البته مناظر طبیعی فیلم نقشی فراتر از زیباسازی بصری دارند و در بخش‌هایی بار روایی را به دوش می‌کشند. یکی دیگر از خودنمایی‌های فُرمی مربوط به چیرگی رنگ زرد است. دشتِ بایر، خانه‌ها، چراغ‌ها، لباس‌ها. نه زرد درخشان و تابنده بلکه رنگی که القاکننده نوعی فرورفتگی حسی است. همچنین موسیقی حضور بسیار تعیین‌کننده‌ای دارد. در فیلمی که شناخت شخصیت‌ها به دیالوگ‌ متکی نیست، موسیقی متن به‌خوبی بیننده را هدایت می‌کند. البته تماشایی‌ترین بخش فیلم بازی بندیکت کامبربچ است. او می‌تواند در قالب هر شخصیتی فرو برود و نقش را از آن خود کند. او موفق می‌شود کاراکتری عصبی، کنترل‌گر، منزوی، آشفته و آسیب‌پذیر را به بهترین نحو ایفا کند.

با وجود بازی‌‌های قابل‌قبول و زمان نسبتاً زیادی که صرف معرفی و همراهی با کاراکترها می‌شود اما شخصیت‌پردازی آن‌چنان که باید رضایت‌بخش نیست. جنبه‌های مهمی از  تنش بین شخصیت‌ها کنار گذاشته می‌شود. داستان گنجایش پرداخت عمیق‌تری به گذشته شخصیت‌های اصلی و همچنین ارتباط دوبرادر دارد اما از این پتانسیل هم استفاده نمی‌کند. هدر دادن این موقعیت‌های طلایی باعث می‌شود با فیلمی خوب و نه عالی روبه‌رو باشیم. اثری که می‌توانست بهترین درام امسال باشد.

1400/10/1 01:41:06