فاطمه مرشدکیان
واکنش آنی از کن 74: آنت(لئوس کاراکس)
آواز در باران پاریس!

کارگردان: لئوس کاراکس/ بازیگران: آدام درایور، ماریون کوتیار / ژانر: درام، موزیکال کمدی/ توزیع کننده: آمازون استودیوز/ امتیاز در راتن تومیتوز: ۸۶ از ۱۰۰ /امتیاز در آی.ام.دی.بی: ۷.۲ از ۱۰ /امتیاز در متاکریتیک: ۷۱ از ۱۰۰

خلاصه:این فیلم داستان زندگی یک استندآپ کمدین موفق (آدام درایور) و همسرش سوپرانوی مشهور جهان (ماریون کوتیار) را روایت می‌کند. مسیر زندگی آن‌ها با تولد دخترشان آنت دچار تغییرات بسیاری می‌شود.

*

پیتر برادشاو (گاردین): این فیلم افراطی‌گرِیِ عروسک سخنگوی کاوالکانتی در مُرده شب (آلبرتو کاوالکانتی /۱۹۴۵)، خودبیزاری جیمز میسون در تولد یک ستاره (جرج کیوکر/ ۱۹۵۴)، مشکلات نافرجام پدر- دختری در چشمان بدون چهره (جرج فرانژو /۱۹۶۰) - که کاراکس در آخرین فیلمش، موتورهای مقدس(۲۰۱۲)، به‌ آن ارجاع داده بود -  و شاید آشکارترینِ آن‌ها یعنی اندوه شدید شبح اپرا اثر اندرو لوید وبر را به ما ارائه می‌دهد.

پیتر دی‌برگ (ورایتی): این فیلم برای همه نیست. با اینکه در حال حاضر تقاضای کمی برای آثار موزیکال ناخوشایند ۱۴۰‌دقیقه‌‌ای وجود دارد، اما این تجربه بزرگ کاراکس آن‌قدر بی‌پروا هست که مدافعان خودش را پیدا کند.

رابی کالین (تلگراف): کاراکس در ساخت صحنه‌هایی که شبیه به رویاهای خاطره‌انگیز هستند مهارت بی‌نظیری دارد. بعضی از تصاویر این فیلم دارای بار دوگانه‌ شگفت‌انگیزی هستند. با تبدیل شدن به کمیکی وهم‌آلود و خنده‌دار، در ادامه سرگردان و متحیر می‌مانی که واقعا این اتفاقات رخ دادند یا اینکه ضمیر ناخودآگاهت در حال پیوند دادن اتفاقات نامرتبط به یکدیگر بوده‌است.

دیوید رونی (هالیوود ریپورتر): نیروی پویای مرکز فیلم منحصرا آدام درایور است. طغیانی از جوش و خروش بدنی همراه با یک نفرت‌ازخودِ دردمندانه‌ در نقش هنری مک‌هنری؛ با شخصیت تندخویانه‌اش روی صحنه و شیوه اجرای سردرگمش - آماده شدن او برای هر نمایش دقیقا شبیه به گرم کردن یک بوکسورِ است، زمانی‌که در لباس‌راحتی‌‌اش جست و خیز می‌کند و سیم میکروفونش را همچون یک سلاح می‌چرخاند - از سقوط حیثیتی این کاراکتر یک قوس [شخصیتی] نیرومند می‌سازد.

استیو پاند (رپ):این اثر شبیه به دیگر نمایش‌های موزیکالی که در بخش‌هایی از آن آهنگ خوانده شده و سپس به دیالوگ‌گویی باز‌می‌گردند نیست. در اغلب زمان پخش، تقریبا تمام جمله‌ها با آواز است و حتی آن‌هایی که نیستند هم ریتمی هماهنگ با موسیقی دارند.( کاراکس اولین کارگردان فرانسوی نیست که این کار را انجام داده. ۵۷ سال پیش ژاک دمی نخل طلا را برای فیلم چترهای شربورگ که موزیکال پرآوازتری هم بود، برد.)

1400/4/16 19:51:24