محمد رضا نصیری
ضد نقد: زیرخاکی2
 خار چشم منتقدان: پژمان جمشیدی

با این‌که در دو سه سال اخیر سریال‌های طنز خوبی مثل پایتخت، نون‌خ و لیسانسه‌ها از صداوسیما پخش شده، سریال زیرخاکی چیز دیگری است. در کارخانه تولید زباله صداوسیما هر چند وقت یک‌بار از این دست کارهای خوب هم از دست‌شان درمی‌رود.

زیرخاکی درباره یک گنج‌جوی بدشانس است که از قبل انقلاب اتفاقات زیادی برایش می‌افتد و دست‌آخر گنج‌اش را در جنگ از دست می‌دهد. جنس حماقت پژمان جمشیدی در این سریال با خوب، بد، جلف یا اولین سریالش؛ پژمان فرق دارد. او هر چه‌قدر در دوران فوتبالش بازیکنی معمولی و حتی روی اعصاب بود، در بازیگری جزو ستاره‌هاست. جمشیدی می‌تواند همین نقش زیرخاکی را بکوبد بر دهان خبرنگاری که در کنفرانس مطبوعاتی فیلم بد خط فرضی به او گفت نه در فوتبال چیزی شده و نه در سینما. اتفاقا در فوتبال هم چیزی شد و به تیم ملی هم رسید اما فوتبالش مثل بازیگری‌اش خوب نبود. آن‌هایی که وقتی اسمش به‌عنوان نامزد سیمرغ نقش مکمل مرد از بلندگو اعلام شد، خندیدند، حالا گریه کنند. پژمان زیرخاکی واقعا فوق‌العاده است. مدل دندان‌قروچه‌های عصبی زودگذرش و قربان‌صدقه زن و بچه رفتنش عالی است. آن‌جایی که با عصبانیت آهنگ جنگ را مسخره می‌کند، فراتر از خط قرمزهای صداوسیماست. با این‌که قصه به مجاهدین و ساواک و رزمنده‌ها هم می‌پردازد، این اثر اصلا شعاری نشده. شاید تنها یکی دو بار حتی تصویر نماز خواندن یکی از شخصیت‌های فرعی در سریال به نمایش درآمد. جلیل سامان برای خوش‌آیند صداوسیما نیامده از این صحنه‌های نچسب صداوسیماپسند توی دل اثرش بچپاند.

زوج پژمان جمشیدی و ژاله صامتی خیلی چفت و جور در آمده. این دو یک پسر خردسال هم دارند که سی ثانیه در میان، او را دعوا می‌کنند و بلافاصله قربان‌صدقه‌اش می‌روند. در تاریخ صداوسیمای جمهوری اسلامی هیچ زن و شوهری به این اندازه به‌هم محبت نکرده‌اند. مرد مدام به زنش می‌گوید «قربون قدت» یا «قربون چشات» که این‌ها هم صمیمانه و خنده‌دار در آمده، هم بی‌سابقه بوده. شخصیت‌های فرعی دیگری هم هستند که مخاطب را می‌خندانند. در سری اول گوهر خیراندیش بود که سنگینی گوش‌هایش موقعیت‌های خنده‌دار درست می‌کرد. در اواسط سری اول به‌خاطر حاشیه‌ای که برای گوهر خیراندیش به وجود آمد، او و نقشش از سریال حذف شدند و در ادامه انگار هادی حجازی‌فر هم از کار کناره گرفت و با این‌که دو نقش را بازی می‌کرد، حذفش لطمه‌ای به سریال نزد. این هنر خالق این سریال بود که با وجود حذف آن‌ها توانست کار را جمع کند. شخصیت‌های فرعی فصل دوم بامزه‌تر هم شده‌اند. کشور خانوم، زن صاحبخانه که لری حرف می‌زند و وقتی کسی متوجه کلمه‌ای که به کار برده نمی‌شود، مثل فرهنگ لغت و با زبان رسمی کلمه را توضیح می‌دهد. مرد نفوذی ساواک که در ظاهر زبانش لکنت‌ دارد، هم گویش خنده‌داری دارد هم وقتی طرف مقابل منظورش را اشتباهی برداشت می‌کند، قیافه و واکنش‌اش خنده‌دارتر می‌شود.

زیرخاکی در همه سکانس‌هایش می‌خنداند بدون آن‌که به لودگی یا شوخی‌های جنسی روی بیاورد. فصل سوم که حتما در کار خواهد بود اما ممکن است در شبکه خانگی پخش شود. به‌هر حال منتظریم.

1400/4/4 16:27:48