کارگردان: مایکل چاوز/ بازیگران: ورا فارمیگا، پاتریک ویلسون، جولیان هلیارد / تهیه کننده: پیتر سفرن، جیمز وان / توزیع کننده: برادران وارنر/ امتیاز در سایت آی.اِم.دی.بی: ۶.۴ از ۱۰ / امتیاز در سایت راتن تومیتوز: ۵۷ از ۱۰۰ / امتیاز در سایت متاکریتیک: ۵۳ از ۱۰۰
خلاصه: در پی رخ دادن یک جنایت باورنکردنی، دو محقق پدیدههای ماوراء الطبیعه به این پرونده ورود میکنند و اولین دفاعیه در تاریخ دادگاههای جنایی با عنوان ”تسخیر توسط نیروهای اهریمنی” را رقم میزنند.
*
در این روزهای کم رونق سینمای آمریکا، اکران یک فیلم ترسناک با برندِ معروف و امتحان پسدادهای مانند "احضار" اتفاق مهمیست و حکم ناجی گیشه را دارد. با وجود اینکه ژانر وحشت همیشه مخاطب خودش را داشته و دارد، اما تولید چنین دنباله هایی در عین پولسازی برای استودیوها ممکن است به پاشنه آشیل همان برند هم تبدیل شوتد، زیرا دیگر نیاز به یک ایده ناب و طرحی خلاقانه احساس نمیشود. در واقع همه چیز از پیش مهیاست؛ یک داستان غیرمنطقی با برچسب "ترسناکترین داستان قرن"، به علاوه افکتهای صوتیِ رعشهبرانداز و چند عدد صلیب کوچک محض راندن ارواح خبیثه برای ساخت هر قسمت کفایت میکند. به این ترتیب همان غذای از دهن افتادهای که بارها به مخاطب ارائه شده مجددا به او عرضه میشود و در نهایت با صدرنشین شدن فیلم در جدول اکران، سازندگانش را غرق در توهم موفقیت کرده و به فکر ساخت قسمتهای بعدی میاندازد.
بعد از اینکه جیمز وان، کارگردان دو قسمت نخست، به همکاریاش با این مجموعه بهعنوان سازنده پایان داد همان اندک خلاقیت موجود هم ته کشید. به شکلی که اگر ویژگیهای دو فیلم قبلی احضار را از شیطان مرا وادار کرد بگیریم، این قسمت فرو میریزد. دقایق ابتدایی کپیِ مو به مو و البته ضعیفتری از اثر شاهکار جنگیر (ویلیام فریدکین /۱۹۷۳) است. این فرار رو به جلو اما نه خلاقانه است و نه حتی شخصیسازی شده با دنیای اثر. زمان فیلم با سکوتهای طولانی - و حتی حوصله سربر - جلو میرود. سکوتهایی که قبل از تکلحظههای مثلا ترسناک وظیفه ایجاد تعلیق را دارند (همان لحظاتی که مطمئنیم یک موجود ترسناک قرار است به دوربین حملهور شود). جالب اینکه شخصیت منفی ماجرا تا دوسوم پایانی اصلا وجود ندارد وبه بیننده شناسانده نمیشود! و بار اصلی ایجاد ترس بر دوش جلوههای ویژه ضعیف و بازی تصنعی بازیگران فرعی میافتد. در نتیجه نه تنها نمیترسیم، بلکه از لذت یک فیلم استاندارد هم محروم میمانیم و نسبت به آینده ژانر وحشت دچار تردید جدی میشویم.