خلاصه فیلم: پاریس و در حال حاضر زمستان است. سارا و ژان همدیگر را دوست دارند. آنها چندین سال است که با هم زندگی می کنند. عشق، آنها را شاد و قوی میکند. اعتماد متقابل وجود دارد. یک روز صبح سارا با فرانسوا که او را به ژان معرفی کرده بود، برخورد می کند و …
پیتر برادشاو(گاردین): فیلم جدید کلر دنی یک مثلث عشقی غیرمستقیم فریبنده است. نمایشی از قلب و به همان اندازه از ذهن. این فیلم به طرز جالبی نشاندهنده این نکته است که روابط نامشروع افراد آنها را قادر میسازد که عمیق ترین دوگانه عاطفی را تجربه کنند، از طرفی(یا شاید در فیلم دو لبه تیغ) شخص میتواند از ازدواجش خشنود باشد اما در عین حال عاشقانه شیفته شخص دیگری باشد.نقطه ضعف این فیلم، کم و سبک ترسیم شدن شخصیت فرانسوا است.
آنا اسمیت(ددلاین): مثل همیشه، دنی در ایجاد تنش و دسیسه عالی عمل می کند و به مخاطب اجازه می دهد تا سرنخ هایی در مورد شخصیتهای او پیدا کند. دنیس همچنین به برخی مسائل از رضایت گرفته تا سیاست های نژادی می پردازد اما دومی کمی خودآگاه است. موسیقی ملودراماتیک از ترانه های سنتی هیجان انگیز استفاده می کند تا نشان دهد که ممکن است اتفاق شومی رخ دهد و این نشانه برای مدتی توجه را به خود جلب می کند.
دیوید رونی( هالیوود ریپورتر): دنی یک کارگردان چیره دست است که همیشه می داند دقیقا دارد چه می کند. این یک فیلم نسبتا ساده برای دنیس است.
السا کسلاسی(ورایتی): این فیلم توسط برخی از افراد که آن را دیدهاند، شبیه به دنی توصیف شده است.