جلیل اکبری صحت
درباره«عنکبوت مقدس» و حاشیه‌هایش
پاس گل به خودی!

دو سه پیام داشتم که آقاجان راسته که فیلم عنکبوت مقدس به مقدسات ما توهین کرده؟ گفتم فیلم را ندیده‌ام و نمی‌دانم. دو سه دوست محترمی که شدیداً این اهانت را محکوم کرده بودند، در اینستا دیدم و تصورم این بود که از محتوای دقیق اطلاع دارند یا فیلم را دیده‌اند. به اولین دوست پیغام دادم:

-سلام چطوری چه خبر و...راستی تو فیلم عنکبوت مقدس را ملاحظه نمودی؟

جواب صریح و محترمانه این بود:

-تو چه جور منتقدی می‌باشی عمووو؟؟؟

از پوسترش که در سجاده عکس زن انداخته معلومه چه گ.. می‌باشد.»

عرض کردم؛«دعوا چرا...من هیچ جور منتقدی نمی‌باشم،لاکن تصور کردم شما فیلم را ملاحظه فرمودید...لاکن اشتباه کردم به امورات ما برسید. عزت زیاد.»

من فیلم لامکان و تقریبا لازمان عنکبوت ایرجزاد که در ایران تولید شده را دیده‌ام و مستند وعنکبوت آمد مازیار بهاری را. هر دو به زبان ساده یک قاتل زنجیره‌ای را نشان می‌دهند که تعریف غلطی از مذهب و غیرت دارد. اما این اخری را ندیدم. علی عباسی هم که اینجا نیست. زهرا امیرابراهیمی هم که فحش خورش ملسه!

عمده مقصر این اتفاقات و حتی توهین به مقدسات مرحوم سعید حنایی است. اگر او بر نفس خویش چیره می‌شد این بلواها که – به‌نظر می‌رسد پایانی بر ساخت فیلم از رو دست کارهای مرحوم نیست- وجود نداشت. آقا سعید مرحوم آخه مرد تو چرا بدون تحقیق و علم کافی این زنان بدبخت را صرف ظن بد، قضاوت کردی و کشتی؟ تو به من مدیونی که دوست من از من می‌پرسد تو چه جور منتقدی می‌باشی؟! نخندید جدی می‌گم. از کشتن آن زنان بیچاره تا اهانت به ساختار معنوی و ذهنی ، مذهبی و غیره این منتقد گوشه نشین. آخه چراااا؟؟؟

 

میز من سالها کنار میز حوادث بود.زمان «شاهرخ و سمیه» که تیراژ روزنامه جهید و استاد محمد بلوری  دبیر حوادث بود چه زمان بیجه و جانیان دیگر. اما ماجرای سعید حنایی  که مسعود ابراهیمی دبیر حوادث بود با همه ماجراهای دیگر مثل خفاش شب  فرق داشت. حتی ماجرای کرمان. جامعه ترسیده بود و اطلاعات کم و قطره چکانی ارائه می‌شد. روزنامه ایران آن سال‌ها ملتهب و پیشرو بود...شرحش بماند برای بعد.

پس از دیدن بخشی از یک سکانس فیلم عنکبوت مقدس  حس کنجکاوی و در تحریریه بودن اون سال‌ها در من پیدا شد. تاکید می‌کنم با دیدن بخش کوچکی از فیلم نمی‌توان آن را نقد کرد اما حدس‌هایی می توان زد. حدس می زنم فیلم شسته و رفته ای از نظر کارگردانی نباشد اما شاید یکی از مهم‌ترین فیلمهایی باشد که درباره مسایل اجتماعی که هنوز به خاطر داریم، ساخته شده باشد.

مدل برخورد با این فیلم در ایران با تبلیغات کمپانی پخش آن ، فیلم را محصول سودآوری خواهد کرد و از طریق اینترنت در ایران دیده خواهد شد. پس، از نظر سینمایی، لازم است بدون تعصب مثبت و منفی منتظر خود فیلم باشیم.

همه می‌دانند که فیلم‌نامه برای ساخت در ایران ارائه شده و سازمان سینمایی دوره حسین انتظامی  آن را رد کرده است. من از آدم مطلعی شنیدم که فیلمنامه ارائه شده رادیکال نبوده و با حذف یکی دو سکانس قابل ساخت بوده. اگر اینچنین بوده، که سازمان سینمایی اشتباه کرده و پاس گلی به جریان مخالف داده است. پس از این،  فیلمنامه در اجرا مناسب ساخت در خارج کشور شده و... مدیریت فرهنگی در حوزه اجرا باید ریسک پذیرتر می‌بود و اجازه می‌داد فیلم با اقتضائات ایران در داخل ساخته بشود. مگر آنکه فکر کنیم به فیلم مخالف‌خوان برای امور تبلیغی بیشتر نیاز بوده است. الله اعلم. باور من به عنوان نویسنده این سطور این است که گفت‌و‌گو درباره فیلمی که ساخته شده باید دقیق باشد و همه جوانب را برای بهره برداری بعدی سینمای ایران بسنجد.اگر چنین نباشد در دایره روزمرگی گرفتار خواهد بود.

 

 

 

پ.ن: مجددا توصیه می‌کنم شما را به دیدن فیلم عنکبوت ایرجزاد . چون ممکن است بخشی از وقایع را فراموش کرده باشید یا اصلا آن زمان را به‌خاطر نداشته باشید.

 

1401/3/15 21:42:26