گفت‌وگو: امرالد فنل(کارگردان زن جوان خوش‌آتیه)
خطر؛ ما زنیم!

ترجمه: صبا قاسمی

امرالد فنل یک روز پس از دریافت جایزه­ بهترین فیلمنامه­ اورژینال انجمن نویسندگان  برای فیلم
زن جوان خوش‌آتیه، برای تماسی از انگلستان به پشت خط می آید. یک هفته قبل تر، او نامزد سه جایزه­ آکادمی اسکار شده بود. اولین بخش، برای بهترین فیلم، بهترین کارگردانی و بهترین فیلمنامه اورژینال. در همین لحظه که مشغول صحبت هستیم، خبرهایی مبنی بر نوشتن فیلمنامه­ فیلم زاتانا برای کمپانی برادران وارنر شنیده می­ شود؛ داستانی درباره­ ابرقهرمان جادوگر دی سی کمیک. او هم­چنین تمرین­ های سیندرلا را شروع می­ کند، موزیکال اندرو لوید وبر که فنل کتاب آن را نوشته و قرار است در ماه مه در وست اند لندن افتتاح شود.

همه­ این کارها به نظر زیاد است، خصوصا که فنل یک پسربچه در خانه دارد که درمرحله­ تولید فیلم او را هفت­ماهه باردار بود. اما ۳۵ سال سن برای موضوعاتی که او، در ابتدای مسیر فیلم سازی­ اش،  بی پروا و فکرشده به آن­ها می­ پردازد جالب و گسترده به­ نظر می‌رسد.

کری مولیگان در نقش کاسی نمایشی درنده­ خوارائه می­ دهد؛ زنی آسیب­ دیده و کینه ­توز که هر هفته لباس می‌پوشد و به کلوپ می ­رود، فقط برای جلب توجه مردان اصطلاحا خوب که قصد سواستفاده از او را دارند، تظاهر می ­کند که از مستی غش کرده. این یکی از فیلم­ های مورد علاقه­ من در سال ۲۰۲۰ است، بنابراین مشتاق بودم تا درباره­ کمولیگان، ایجاد لحنی ماهرانه بین وحشت، درام و کمدی سیاه و نقش مشروبات الکلی در بازگویی قصه ­های زنان با فنل صحبت کنم. 

 

هفته­ گذشته و این مدت برای شما چطور بوده ­است؟ سه نامزدی اسکار به ­دست آوردید و به ­تازگی جایزه­ انجمن نویسندگان را برنده شدید.

صادقانه، به ­عنوان یک نویسنده توصیف این حس غیرممکن است. شگفت‌انگیز بود. وقتی چنین فیلمی می­ سازید فقط امیدوار هستید که فیلم به طریقی مخاطب خود را پیدا کند. بنابراین این اتفاقات غیرمنتظره است. تصور نامزدی جوایز آکادمی اسکار یا کسب جایزه­ انجمن نویسندگان شگفت­ انگیز و خارج از تصور است.

 

فارغ از این هفته و فصل جوایز و همه­ این­ها، زن جوان خوش‌آتیه بحث­ های زیادی را به ­راه ­انداخته­ است. به صحبت­ های زیادی درباره­ روابط، رضایت و قدرت زنان دامن­ زده. برای شما چطور بوده ­است؟

حقیقتا نمی­ توانید خودتان را برای واکنش­ ها به چنین چیزی آماده ­کنید به این دلیل که مسئله‌ای­ ست که همه­ ما درباره­ آن بسیار احساسات شخصی داریم و خیلی پیچیده است، بنابراین صحبت ­هایی که مردم با من درباره­ فیلم کرده اند، یا در مقالات خودشان یا در گفتگوهای­شان مطرح کرده ­اند بسیار تاثیرگذار و حیرت ­آور است. شما واقعا نمی ­توانید خودتان را برای اینکه چه تجربه­ تاثیرگذار و عمیقی می ­تواند باشد، آماده کنید. این چیزی­ ست که همه­ ما درباره­ آن فکر می­ کنیم، همه­ ما درباره­ آن می ­دانیم و همه­ ما می­ خواهیم درباره­ آن صحبت ­کنیم. مطمئنا می­ خواهم درباره­ این موضوع صحبت ­کنم، به همین دلیل خواستم فیلم را بسازم زیرا حرف ­زدن درباره­ آن امری غیرممکن به­ نظرمی ­رسد.

 

اما در ابتدا تعبیه­ این محیط سرزنده، پرانرژی و رنگارنگ به نوعی ورود به گفتگوهای جدی­ تر وپیچیده ­تر است.

خب، موافقم. بخشی از چالش این است که حس نکنید در یک محیط درمانی هستید، بلکه ساختن حسی مثل چیزی­ست که دوست دارید در شب قرار خود ببینید و تجربه کنید و درباره­ آن حرف بزنید. با توجه به این نکته، به ­هیچ وجه یک فیلم ترسناک قراردادی نیست، ولی به همین دلیل است که من معتقدم وحشت همیشه برای بحث درباره­ مسائل سیاه ­تر و پیچیده ­تر استفاده­شده. به برو بیرون فکر می­ کنم و اینکه چقدر ماهرانه هم­زمان لذت­ بخش ­ترین، درخشان­ ترین، بامزه ­ترین و ترسناک­ ترین فیلم دنیا را ساخته و هیچ­کس سالن سینما را با حس یا فکری مشابه دیگری ترک نکرده ­است. این تجربه ­ای خارق ­العاده است. و بعد رجوع می­ کنید به مثلا فرانکشتاین و نگرانی مردم درباره­ جایگزینی علم به جای خدا یا دراکولا و نگرانی­ هایی درباره­ سکس. به­ نظر من اگر که قصد دارید درباره­ مسائل پیچیده­ای صحبت کنید، لذت ابزار مهمیست. خصوصا اگر می­ خواهید توجه مردمی را جلب­ کنید که شاید به اندازه­ کافی درباره­ این موضوعات عمیق نشده­اند. به ­نظر من آن عده ­ای از ما به طرز شگفت­ آوری خوش ­شانس هستند که درباره­ این موضوعات بسیار آشکار صحبت می ­کنند یا اگر دوستانی دارند که درباره­ این مسائل بسیار گشاده و روشن هستند. بسیار باارزش است. اما هم­چنان عده­ بسیار زیادی هستند که هنوز نتوانسته ­اند درباره­ این مسائل صحبت ­کنند. پس اگر این بتواند کمکی به آن­ها بکند، مایه­ مباهات است.

 

 

من به ­تازگی در آخر هفته فیلم را مجددا تماشا کردم و بار دوم متوجه شدم که این فیلم چه‌قدر به فیلم وحشت نزدیک است، از چکیدن عناوین فیلم گرفته تا حرکت آرام دوربین در صحنه­ ناهار آلیسون بری تا حلقه­ های امتیازات. اما هم­زمان هم خنده ­دار و هم دل­خراش است. چگونه هنگام نگارش فیلمنامه به این تعادل می ­رسید؟ کار بسیار سختی به­ نظر می­ رسد اما همه­ این موارد در کنار یک­دیگر بسیار یک‌پارچه بازی می­ کنند.

اوه! بسیار متشکرم. سوال جالبی بود چون من دقیقا نمی­ دانم. نیمی از آن مثل جدول کلمات می­ ماند و بخش سرگرم ­کننده برای من این است که متوجه بشوم مخاطب ممکن است انتظار چه ­چیزی را داشته ­باشد و بعد به طریقی که پیش ­بینی نمی ­کردند بتوانم آن را برآورده ­کنم. به­نظر من بخش زیادی از این اتفاق در نوشتن است. هنگام تصمیم‌گیری این­که مردم در این قسمت از این دست فیلم­ها چه انتظاری دارند؟ ضربه ­های داستان کجا هستند؟ بر طبق قاعده کدام جرقه ­های کاراکتر در اینجا دیده­ می­ شود؟ و سپس به نوعی این­ها را درهم ­تنیده می­کنم. بنابراین این یک جور تمرین فوق ­العاده سرگرم­ کننده است. اما درکل، توصیف لحن بسیار سخت است به این دلیل که اکثر اوقات چیزی­ست که حس می­ شود؛ غریزی نیست اما لزوما مانند یک تصمیم احساس نمی‌شود. نکته­ نوشتن یک فیلم و سپس کارگردانی آن، این است که به نوعی برای شما وجود دارد. فقط وجود دارد، فقط حقیقت زندگی­ست، و صرفا تلاش برای توضیح آن به دیگران است. پدیده­ عجیبی­ ست. کاش قادر بودم بیشتر درباره­ کارکرد لحن صحبت کنم.

 

کار سختی­ ست. اما به ­عنوان یک بازیگر، خود شما(فنل در فصل سوم سریال تاج نقش کامیلا پارکر بولز را بازی می­کند)، چه گفت‌وگویی با کری مولیگان داشتید که بتواند به این کاراکتر پیچیده و فریبنده برسد؟

باید بگویم که کری یک نابغه ­ست، لحظه ­ای که متن را خواند کاراکترش جان­ گرفت، واقعا می ­گویم. به نظرم تنها چیزی که مربوط به لحن و ژانر و حقه ­بازی-عنصر فیلمسازی این فیلم و مهم­ترین مورد این فیلم-، این بود که کاراکترها می ­بایست کاملا واقعی می­ شدند. باید کاملا صریح بازی می ­شدند زیرا مردم در ژانر بازی نمی­ کنند. و سپس مهم­ترین چیز کاسی بود. و کری در بودن آن شخص بسیار ماهر است. او زیاده از حد بازی نمی­ کند، زیاد علامت نمی­ دهد. ما دقیقا می­دانیم که او به چه فکر می­کند، اما بسیار سنجیده و آرام! این نکته­ مهمی بود که هرکسی که نقش کاسی را بازی بکند قرار نیست یک کله­شقِ شیاد و بدقلق باشد، متوجه هستید؟ همان­طور که می­گویند، به ­نوعی نمادین نبود. این­که هر وسوسه­ ای برای انجام این کار به نحوی کنار گذاشته ­شود. او می­ بایست احساس می­ کرد که کاسی چیست، که یک زن به ­شدت آسیب­ دیده و غم­­گین است که نمی ­تواند راهی برای خشم خود پیدا کند و هیچ عدالتی نمی ­بیند. و این بسیار نقش سختی بود و کری شگفت­ آور است زیرا نه ­تنها او را باورپذیر می­کند، بلکه چه خوش­مان بیاید یا نه (که من به شخصه عاشقش هستم)، ما متوجه می­ شویم که او چه می­کند و چرا این کار را می­­کند.

 

به ­نظر من، نادیده ­گرفتن اجرا همان چیزی­ست که قدرت زیادی به آن می­ دهد. این واقعیت که او چشمک نمی­زند، سرش را تکان نمی­دهد، او به آرامی می ­جوشد و شما این خشم و عصبانیت را حس می­کنید . این ضرورتی ناچیز را بروز می­­دهد.

و این نبوغ کری­­ ست ولی این جمله که آیا این­طور نیست که زنان چنین خشمی را تجربه می­ کنند؟ سکون و ملاحظه و سکوت بخشی از آن نیست؟ این حرف گزاف نیست... اما شاید درمورد اما در زندگی واقعی، اخیرا به کسی می ­گفتم که مثل ناخنی­ست که در گوشت فرورفته ­باشد. هم­چون دردی دارد. زخم گلوله نیست. این چیزی­ست که به عقیده­ من کری در آن درخشان است؛ او در پنهان­ کردن احساساتش یک متخصص یا حداقل چیزی بسیار نزدیک به آن است. ما فقط چشمه­هایی از آن­چه می­ گذرد، می­ بینیم.

 

دوست دارم درباره­ نقش مشروبات الکلی در این فیلم و قصه­ های این­چنینی صحبت کنم. در جایی خوانده­ ام که خود شما الکل را ترک­ کرده ­اید. درست است؟

بله، از بیست و دو سالگی الکل نخورده ­ام.

 

من خودم هم سه سال است که الکل نخورده ­ام.

اوه، تبریک می­گویم.

 

همین­طور به شما! من الان متوجه نقش الکل در بازگویی داستان زنان شدم. چرا در اکثر فیلم­ها این‌گونه ­ست که دختری مست را می­ بینیم که هم مورد تحقیر و تمسخر است و هم اسباب عیش و خوش گذرانی؟

بله، یا هدف هوس­رانی! همان­طور که دراین فیلم این­گونه­ است. یا حتی نه هوس­رانی بلکه یک فرصت! چرا این را در فیلم­ها می­بینیم؟ ( چه سوال بزرگ و غیرممکنی) اما به این خاطر که فیلم­ها به ­طور کلی زندگی واقعی را انعکاس می­ دهند و هم­چنان به عنوان یک فرهنگ این ایده را داریم که او را بخواهیم. من گفت­ وگوی بسیار سختی با یک مرد روزنامه ­نگار داشتم که می­ گفت بعضی از مردم استدلال­ می­ کنند که زنان خودشان با مست‌کردن موجب آسیب­ پذیری­شان و سواستفاده­ هایی هستند که ازشان می­ شود.

 

اوه!

و من اینجوری بودم: مراقب باش دوست من! و این چیزی­ست که ما در حال حاضر در انگلستان بسیار درباره­ آن صحبت می­ کنیم. این مکالمه‌ای­ست که به نوعی درحال تغییر و زنده است اما در حقیقت، چیزی که می­خواستم بگویم، این است که ما به واسطه­ وجود داشتن­مان آسیب­ پذیریم. ما با نشستن­مان آسیب­ پذیریم. ما با داشتن موی سر آسیب­ پذیریم. ما با داشتن دست و پوست و پوشیدن شلوار یا دامن یا بیکینی یا هرچیز دیگری آسیب‌پذیریم. زنان به مرحمت مردان زنده ­اند! و در دنیایی که ما زندگی می­ کنیم، خیلی خیلی خوش­ شانس هستیم اگر آن مردها مهربان و خوب باشند، که مشخصا در زندگی من اکثرشان این­طور بوده ­اند. اما توضیح این برای مردم دشوار است که اهمیتی ندارد شما چه­ کار کنید. زیرا مصرف الکل صرفا یک بهانه است تا با مسائلی کنار بیایند که وقتی کسی سالم و هوشیار است، نمی­ توانند کنار بیایند. مسئله این است و این چیزی­ست که صحبت درباره­ آن بسیار دشوار است به دلیل این­که بسیار پیچیدگی دارد. اگر پسر کسی در یک مهمانی از مستی از حال برود و بعد روی یک کاناپه بیدار شود-متاسفانه-نمی­ گویم این اتفاق نمی­افتد اما انتظاری نمی ­رود که این یک دعوت برای مداخله باشد. چیزی در بدن زنان وجود دارد که آ­­ن­ها را مجبور می­ کند؛ همه­ ما طوری تربیت­ شده­ ایم که این­گونه فکر کنیم. زن­ها باید به هر طریقی که شده به­ دست­ بیایند. مصرف الکل هم یکی از این وسایل است.

 

به­ نوعی مصرف الکل تمام این بهانه­ ها را توجیه می­کند مثل این جمله که آه من مست بودم، او مست بود.

همین­طوره! هم­چنین یک فرهنگ بوده، یک شوخی! سا­ل­ها ابزار تمسخر بوده و همین باعث خجالت­ زدگی زنان و دختران شده تا درمورد آن حرف­ بزنند یا حتی فکر کنند که این فکر درست نیست! و باور به آن بسیار پیچیده بوده زیرا همه­ گیر است. این مسئله­ دیگری­ست؛ هرج و مرج بزرگی­ست. [می­خندد] موضوع فیلم همین است. درباره­ شکارچیان سنتی نیست، درباره­ آدم­های خوبی­ ست که یک راه گریز توسط فرهنگ به آن­ها داده ­شده و بنابراین خیلی عمیق درباره  این روزنه و راه گریز فکر نمی­ کنند، نگاهی به آن نمی­ اندازند.

 

می­ خواهم درباره­ برخی از واکنش­ها به فیلم شما از سمت برخی منتقدان زن که با انگیزه­ کاسی یا پایان­بندی فیلم مشکل داشتند بپرسم. برخی زنانی که خودشان بازمانده­ حملات مردان بوده­ اند و تماشای فیلم برای­شان مشکل بوده. پاسخ شما به آن­ها چیست؟

وقتی چنین فیلمی می­ سازید، هرگز به این فکر نمی­ کنید که بگویید تجربه­ همه­ افراد را بازتاب می­دهد. احتمالا نمی ­تواند. هرگز نمی­توانم چنین بگویم. هم­چنین برای بسیاری از ما این موارد بسیار شخصی­ست و البته تاثیر زیادی در نحوه­ تعامل شما با فیلم خواهدداشت. بنابراین معتقدم بسیار مهم است که به ­عنوان کارگردان بگویم؛ کاری را که می­ سازید به این دلیل می­ سازید که به نظرتان واقعی و درست است. اما مخاطب ابدا تعهدی ندارد با شما هم­ نظر باشد. و همین­طور به­ عنوان یک زن، من فقط به احساسات هرکس درباره­ این مسائل احترام می­گذارم. هرگز به طریقی وارد بحث نمی­شوم. اما برای شخص من، این فیلم درباره­ سفر یک زن است؛ یک سفر خاص! برای عده­ ای پایان فیلم مهم­ترین قسمت آن و بهترین قسمت آن یا قسمتی­ ست که بیش­ترین احساس را در آن­ها ایجاد کرده است و برای عده­ای به دلایل قابل درکی این­ طور نیست و اشکالی هم ندارد. من فکر می­ کنم که این مسئله همیشه دشواری ساخت فیلمی از این دست خواهد بود. من فقط می­توانم چیزی بسازم که شبیه نوعی مکالمه باشد که می­توانم با دوستانم داشته­ باشم، جایی که لزوما پاسخی وجود ندارد، جایی که گاهی اوقات فقط صحبت­ می­کنید، فقط فکر می­ کنید. مسئله این است. مسئله­ سختی هم هست، ساخت هرچیز از این دست، چون مطمئنا شما نمی­توانید تجربه­ همه را منعکس­ کنید و حتی امتحان آن اشتباه خواهد بود. زیاده ازحد خوش­بینانه به­ نظر می­ آید اما من به­ شدت تحت تاثیر این گفتگو قرارگرفته­ ام و کسانی را که هم­چین حسی ندارند، کاملا درک می­ کنم.

 

شما هنگام تولید فیلم هفت­ ماهه باردار بودید، که به­ عنوان یک مادر باید بگویم تحسین­تان می­ کنم. بزرگ­ترین چالش بارداری هنگام ساخت فیلم چه بود؟ آن هم در اولین تجربه­ فیلم سازی­تان؟

به آن سختی که به ­نظر می­رسد نبود. به ­نظرم نکته­ مهم همین است. من هم مانند بسیاری از زنان از اینکه هرچیزی را در مسیر خودش متوقف ­کنم، وحشت داشتم. اما زنان در هفت­ماهگی بارداری کارهای سخت­تری، به‌مراتب سخت­تر، از کارگردانی یک فیلم انجام می ­دهند. بسیاری از زنان این کار را قبلا انجام داده­اند و باز هم انجام ­خواهند داد اما کاملا امکان­ پذیر و راحت بود. من بسیار قدردان کسانی هستم که با آن­ها کار می­ کردم. آن­ها دراین باره بسیار خونسرد بودند. به باور من، حقیقتا زن­ها قادر به انجام هرکاری که می­خواهند، هستند.

 

 

منبع سایت rogerebert.com

https://www.rogerebert.com/interviews/emerald-Fennell-promising-young-woman-interview

1400/2/5 15:16:08