روایت آندرئاس فونتانا در دوران جنگی موسوم به جنگ کثیف در آرژانتین میگذرد. جنایتهای پنهانی قدرت وقت را فقط افراد خاصی میدانستند. داستان فیلم با ناپدید شدن شکل میگیرد. مهمترین کاراکتر فیلم مانند یک افسانه است و شریکش سودای شناخت زوایای پنهان زندگی او را دارد. در دورانی که ناپدید شدن در حال جنگ کثیف آرژانتین دیگر کسی را متعجب نمیکند. پاتریسیو پرون در مقدمه رمان معروف خود به نام مرثیهای برای آرژانتین، روح پدرم در باران صعود میکند آدم ربایی، شکنجه، قتل مخالفین سیاسی و خانوادههایشان در اردوگاهها را به عنوان مصادیق زیستش در آن دوران برمیشمارد و میگوید که حدسزده میشود سیزده تا سی هزار نفر از ناراضیان سیاسی در این دوره ناپدید شدند.
در بخشی از رمان آمده:«به شباهت نامیمون سرنوشت گمشدهها و اعضای خانوادهشان فکر کردم و تلاش آنها برای درست کردن چیزی که درست نمیشود. این خود یادآور شباهت داستان برادر و خواهر گمشده بود: من و پدرم دنبال کسی بودیم. من به دنبال پدرم و او به دنبال آلبرتو بوردیسو ... پدرم جستجو برای یافتن دوست گمشدهاش را آغاز کرده بود و من بیآنکه بخواهم کمی بعد جستجو برای پیدا کردن پدرم را آغاز کردم.
در تاریخ سینما نمونههایی که در آن شخصیت غایب در بالاترین درجه اهمیت قرار میگیرد کم نیستند. ماجرا(آنتونیونی) را به یاد بیاورید که چطور یک کا اکتر بعد از ناپدید شدن تحلیلها و حرف و حدس و گمانهایی را به خود اختصاص میدهد. اما اینجا آندرئاس فونتانا یک بستر فوقالعاده و بسیار باورپذیر را هم به لحاظ تاریخی و هم به لحاظ دراماتیک برای تم شناخته شده خود در نظر گرفته است.
فیلم، فیلم تحلیل است. تحلیل درباره یک شخصیت مفقود شده. تحلیل زوایای پنهان یک محو شدگی.بیشترین نمود و تأثیر میزانسن و کارگردانی در بین فیلمهای امسال به فونتانا و فیلمش اختصاص دارد. نورپردازی ویژه و نماهای اغلب مدیوم و کلوز که از پس پنهانکاری و عدم شفافیت در دوران جنگ کثیف برمیآیند، جلوهگر تسلط فیلمساز به شرایط فیلمنامه فیلم اوست.
موسیقی و موتیف تکرار شوندهای که هر بار تکرار شدنش با عینیت پیدا کردن جنبهای از زندگی یا شخصیت «کیِس» یعنی همان شخصیت مفقود شده همراه میشود، بسیار در پیشبرد درام موثر عمل میکند.
بانکدار سوئیسی و شریک کیِس در راهی قدم گذاشته که قرار است تجربیات زیادی را به واسطه دوستی و همکاری با شریکش یاد بگیرد. اپیزودیک بودن فیلم برای بانکدار سوئیسی حکم طی کردن یک پکیج آموزشی را دارد. هر اپیزود برای او یک کلاس درس است و شناخت او را بالاتر میبرد. او با معاشرت با انسانهایی متصل به چشمه قدرت آنقدر در این مسیر پیشرفت میکند که میتوان گفت در آخر فیلم یک کیِس دیگری متولد میشود. زمانی که بر روی قایق نشسته و در فضایی کم نور در حالی که بر روی قایق پیش میرود لبخند مرموزانهای بر لب دارد.
80 از 100