عرفان حاجی بابایی
درباره یک بام و دو هوای ممیزی در آثار نمایشی
تیغ سانسور را کند کنید!

 

سانسور،ممیزی،بازبینی،مناسب سازی و... هرچه که اسمش می‌خواهد باشد، با تار و پود خلق هر اثر ادبی و هنری در ایران آمیخته است. سانسوری که گاه یک اثر مکتوب یا بصری را کاملا به محاق می‌برد و چنان آن را بی‌خاصیت و بی‌معنا می‌کند که گویی هرگز نبوده است. سانسوری که سال‌هاست مدام برای تطهیر و تخفیف آن گفته می‌شود که بودنش باعث افزایش خلاقیت و درخشش بیشتر خالقان آثار است. اما آیا واقعا چنین است؟

محمد رحمانیان اتفاقا در جدیدترین صحبت‌های خود که در شماره 8 ماهنامه «حق ملت» به چاپ رسیده، در مورد سانسور و تاثیر آن بر آثار هنری صحبت کرده است. صحبت‌هایی که دقیقا خلاف آن چیزی است که در مورد سانسور و تولد بیشتر خلاقیت طی این سال‌ها به خورد همگان داده شده است:« اگر من نمایشنامه‌نویس هستم، به شما می‌گویم سانسور نه تنها خلاقیت را در ما بیدار نمی‌کند، بلکه با قساوت و سنگدلی آن را می‌کشد. اینکه ما مجبوریم راه حل‌هایی پیدا کنیم، اسمش خلاقیت نیست، اسمش اجبار است. خلاقیت ما باید در جای دیگری صرف شود، نه برای حل مشکلات سانسور. این دیدگاه‌ها دروغ محض است. این حرف ها را اصلا باور نکنید.»

تازه ترین ترین هجوم سانسور اما به آخرین کار مهران مدیری بوده است. مهران مدیری، کسی که قاعده بازی درون سیستم را به خوبی بلد است و سال‌هاست با انواع برنامه های مختلف، اعم از سریال‌های تلویزیونی، تاک شویی به نام دورهمی و چندین سریال در شبکه نمایش خانگی و البته فیلم سینمایی ساعت 5 عصر در پلتفرم‌های مختلف رسمی و دولتی حضور داشته و چم و خم محدودیت‌ها را به خوبی بلد است، حالا با چالشی جدید در مقابل خود مواجه شده. چالشی که این بار نه به محتوا و دیالوگ‌ها و کنایه‌های کار او، بلکه به شکل اثر و لباس پوشیدن بازیگران سریالش مربوط می‌شود.

 

داستان از چه قرار است؟

چندروز پیش بود که مرضیه شفاپور دبیر کارگروه ساماندهی مد و لباس وزارت فرهنگ و ارشاد در نامه‌ای به سازمان تنظیم مقررات صوت و تصویر فراگیر نسبت به سریال «دراکولا» اعتراض کرد و خواهان حذف سکانس‌هایی از آن شد.

در این نامه که خطاب به ساترا نوشته شده، آمده است:« با استناد به ماده ۱ قانون ساماندهی مد و لباس مصوب مجلس محترم شورای اسلامی و تاکید بر حفظ و تقویت فرهنگ و هویت اصیل ایرانی اسلامی و ترغیب عموم مردم به پرهیز از انتخاب و مصرف الگوهای بیگانه و غیرمانوس با فرهنگ و هویت ایرانی اسلامی، همچنین طبق مصوبه کارگروه ساماندهی مد و لباس، هرگونه نمایش زنده لباس یا هرگونه استفاده از مدل زنده ممنوع می‌باشد. ضمن اینکه نمایش زنده لباس مصداق صریح استفاده از جذابیت‌های جنسی زن و در نتیجه مغایر با شئونات اسلامی و کرامت زن (موضوع بند ۶ ماده ۳ آئین نامه نظارت بر نمایش فیلم و اسلاید و ویدئو) می‌باشد؛ از طرف دیگر بر اساس آئین نامه تعیین مصادیق و آرایش‌های غیرمجاز مصوب وزارت کشور، سبک پوشش توربان که نوعی کلاه محسوب می‌شود جزو مصادیق لباس غیرمجاز می‌باشد. حال با توجه به انتشار سریال جدید دراکولا در شبکه نمایش خانگی و عدم رعایت ضوابط، قوانین و مقررات مصوب جمهوری اسلامی ایران، نمایش زنده لباس و مدلینگ، نمایش پوشش‌های نامناسب بازیگران ترویج و اشاعه الگوهای غربی و مغایر با قانون و فرهنگ ایرانی اسلامی توسط سازندگان آن سریال زمینه‌ساز آسیب‌های جدی و هنجارشکنی در سطح جامعه می‌باشد. مقتضی است با توجه به اهمیت و تاثیرگذاری برنامه‌های سمعی و بصری بر مخاطبان و آحاد جامعه، خواهشمند است دستور فرمائید سکانس‌های مربوط به نمایش زنده و استفاده از مدل زنده از قسمت‌های منتشر شده و نیز قسمت‌های آتی حذف گردد. ثانیاً درخصوص قسمت‌های درحال ساخته سبک پوشش توربان حذف گردد.»

 

به مجوزهای خودتان احترام بگذارید

واکنش غیررسمی ساترا به نامه دبیر کارگروه مد و لباس ارشاد در توییتر و توسط یکی از معاونین ساترا اتفاق افتاده که در آن بیان شده انتظار می رفته شورای پروانه ساخت وزارت ارشاد به نکات کارگروه مد و لباس این وزارتخانه بیشتر توجه می کرده. نکته اما این جاست که ظاهرا در وزارت ارشاد، هر اداره و کارگروه و نهادی، ساز خود را می زند و هماهنگی لازم در این خصوص وجود ندارد.

یک اثر برای عرضه در قالب VOD در درجه نخست ابتدا به مجوز ساخت دارد و پس از ساخته شدن هم احتیاج به پروانه نمایش. هر دوی این پروانه ها هم از دل وزارت ارشاد بیرون می آید. پس از کسب تاییدیه از ارشاد، آن‌گاه نوبت به ساترا است تا با توجه به صلاحیتی که برای خود تعریف کرده، به بازبینی اثر بپردازد و آن گاه اجازه انتشار آن را در پلتفرم هایی نظیر فیلیمو،نماوا و... بدهد. نامه اخیر دبیر کارگروه مد و لباس ارشاد، بیش از هرچیزی نشان‌دهنده آن است که ظاهرا در دل ارشاد چندان هماهنگی بالایی برای بررسی آثار وجود ندارد و از آن بدتر، می تواند منجر به آغاز بدعتی نادرست برای نظارت بر آثار هنری بشود و آن هم سانسورهای پس از انتشار اثر و سلیقه ای در کارها است.

نظام سانسور و بازبینی آثار هنری در ایران تابع نظام مجوزدهی است. یعنی آثار باید به نهاد صالح تسلیم بشوند و مورد بررسی قرار بگیرند و سپس در صورت صلاحدید، مجوز انتشار را دریافت کنند. این مورد طبعا برای سریال دراکولا هم رعایت شده و تمام مسیرهای پر پیچ و خم و پر از محدودیت های ریز و درشت قانونی توسط سازندگان آن طی شده اما حالا پس از اکران سریال، ظاهرا سانسور و نظارت پسینی هم بر کار اضافه شده و پس از نمایش اثری که با فراز و نشیب های فراوان مجوز گرفته، از سمت وزارت ارشاد دولت تدبیر و امید- و نه از سمت ساترا که وابسته به صداوسیما است- خواهان حذف تکه‌هایی از اثر شده اند.

اگر اعمال برخی محدودیت ها ضابطه مند و بر اساس نص صریح قوانین و آیین نامه ها و از سوی یک مرجع خاص باشد، طبعا قابل پذیرش است اما اگر قرار باشد که چنین برخوردی از این به بعد با آثار هنری بشود و هر شخصی بسته به سلیقه و نظر خود و بدون توجه به سلسله مراتبی که یک اثر هنری برای عرضه سپری کرده، آن را تخطئه کند، دیگر سنگ روی سنگ بند نخواهد شد و مشخص نیست در آینده چه سرنوشتی در انتظار آثار هنری است.

 

 

1400/2/2 12:39:10