احسان آجورلو
درباره فیلم زالو
آدم های آزمایشگاهی آقای فیلمساز!

سینمای کیارستمی اغلب با حضور بچه‌ها شناخته می‌شود. حضور بچه‌ها در آثار او مصادف است با غیبت زن. حتی مراد فراهادپور و مازیار اسلامی نیز در کتاب پاریس-تهران به این موضوع اشاره دارند. شخصیت‌های سینمای کیارستمی اغلب عادی و معمولی هستند. معمولی از این نظر که هر امر چالش برانگیزی برایشان ذره‌ای اهمیت ندارد. آن‌ها نه به زلزله واکنشی دارند، نه به فقر، نه به کمبود امکانات. این امر چنین تفسیر شده است که آنان مردمانی ساده دل و نمادی از یک شرقی خجول هستند، که حداقل ما خودمان می‌دانیم ما [ ایرانی‌ها ] چنین مردمی نیستیم. به نظر بهتر این است که بگوییم آدم‌ها در سینمای کیارستمی عادی و معمولی نیستند بلکه در محیط آزمایشگاهی هستند. به همین دلیل واکنش عادی ندارند. مگر می‌شود زلزله رخ دهد و آدم عادی واکنش نداشته باشد؟ کیارستمی به عنوان مولف موضع دارد، اما محیط آثارش به خصوص در زندگی و دیگر هیچ و باد ما را خواهد برد یک محیط آزمایشگاهی است. از سوی دیگر بحث غیاب زن تا همان میزان که می‌تواند بیانگر نظام ممیزی سانسور باشد که هوادارن او به آن پافشاری می‌کنند، می‌تواند موید نقد این نظام هم باشد، به این معنا که کیارستمی اجازه بروز عقیده و حضور به زن را نمی‌دهد. آنچه در این نوشتار اهمیت دارد حضور بچه‌ها و استفاده از تاثیرگذاری آنها بر مخاطب است. برای مثال در فیلم خانه دوست کجاست؟ این  یک ایدئولوژی برای فیلم و کیارستمی است. با توجه به گفتمان زمان فیلم، کیارستمی با سواستفاده از معصومیت کودکان و زنان درگیر جنگ یک اثر با موضع حکومتی ساخته است. زمانی که در اوج جنگ یک کودک معصوم در اندیشه یک امر انسان دوستانه است، چه چیزی تبلیغاتی‌تر از چنین گزاره‌ای می‌تواند یکی از طرفین جنگ را قدیس نشان دهد؟ همچنین غیبت زن در فیلم باد ما را خواهد برد و نقش مردانه آنان-شخصیت زن قهوه‌چی در ادامه نظام غیبت زنان-می‌تواند مورد مداقه باشد. اشاره کردیم که حذف زنان می‌تواند تاییدی بر دیدگاه با این سبک زندگی بدوی هم باشد.

اما آنچه باعث شد این مقدمات بیان شود پخش مجدد فیلم زالو است. فیلمی که کیارستمی فرزند خود را سوژه قرار داده و به علت چند نمره تجدیدی در کارنامه آخر سالش، او را مورد مواخذه قرار می‌دهد. این بحث که پدر وظیفه‌ تربیتی فرزند را دارد به خودی خود مورد قبول همگان است. اما نوع برخورد است که می‌تواند به مثابه اندیشه شخصی او به عنوان فیلمساز مولف! مورد پرسش قرار گیرد. اگر کیارستمی چنین نگرشی به مسائل فرزند خود و محیط پیرامون خود دارد پس آن چه در فیلم‌های اوست چیست؟ کیارستمی باز در همین فیلم کوتاه خانوداگی نیز زن را حذف کرده است. گویی فرزند مادری ندارد که نگران آینده او باشد. حتی از زن اسمی هم به میان نمی‌آید. اما سوژه اصلی کودک است. کودکی که اصلا نشانی از کودکان پیشین آثار کیارستمی ندارد. نه ساده دل است، نه معصوم و نه خجالتی. این بار کودک در برابر پرسش‌های کیارستمی نه لبخند می‌زند و نه دوربین را زیرچشمی نگاه می‌کند. بلکه خیلی منطقی پاسخ او را می‌دهد. اما در مقابل کیارستمی چه موضع و ایدئولوژی دارد؟ او سخت گیرانه و جزم اندیشانه از یک اندیشه بدوی و سنتی دفاع می‌کند. اینکه کودک باید درس بخواند و الویت با درس است. همان ایدئولوژی غالب جامعه در زمان خود و حتی در زمان حال! فردی که خود در فیلم‌هایش به دنبال رسیدن به بداعت شرقی و  روشنفکری است، جوری در گفتمان سنتی و عوامانه جامعه غرق شده که به وضوح اندیشه شخصی او آشکار می‌شود. ظاهرا اگر آن کودکان فیلم‌های او نیز چنین پاسخ هایی به او می‌دادند کیارستمی را تا این حد عصبی می‌دیدیم. در این لحظه است که مشخص می‌شود هیچ بداعت و خلاقیت و دگراندیشی در آثار کیارستمی وجود ندارد و هر آنچه در آثار اوست یک صحنه سازی و باج دادن به جشنواره‌های خارجی است. او به عجیب‌ترین طریق ممکن سعی دارد استعداد یک فرد [ فرزند خود ] را به هیچ انگارد بخاطر اینکه او مجبور است درس بخواند! او به کل فرزند خود را ندید می‌گیرد زیرا او علاقه‌ای به درس خواندن ندارد و این وقاحت در تصمیم گیری سنتی درباره زندگی فرد دیگر را بدان جا می‌رساند که از او فیلم می‌گیرد تا بعدها بگوید «ببینید من تلاش کردم او درس بخواند اما او نخواند.»

 آقای کیارستمی پس چه شد آن آزادی کودکانه؟ چه شد آن اتمسفر بدیع کودکانه که قرار بود صلح و سادگی بیافریند؟ خیر جناب کیارستمی امروز شما نیستید اما جمله شما در فیلم درخشان است. شما گفتید بعدها قضاوت می‌کنند که من چی گفتم . بله ما قضاوت کردیم و بیشتر به یقین رسیدیم که  فیلم‌های شما تماما غرق در یک شارلاتانیسم محض است. شارلاتانیسمی که افراد بی خبر از نظریات انتقادی را فریب می‌دهد. حالا مریدان چشم و گوش بسته شما می‌توانند تا ابد نظرات منفی را انکار کنند و در جهل خود بمانند اما با احترام باید تمام فیلم‌های شما ...

1400/7/8 15:04:48