درباره دادگاه شیکاگو هفت(آرون سورکین)
درباره جرات فکر کردن به تغییر

آیدین مفتاحی

 

سورکین بار دیگر به سراغ یک پرونده سیاسی اعتراضی و یا به عبارتی یک درام دادگاهی رفته است. او بعد از آثار موفقی چون چند مرد خوب، جنگ چارلی ویلسون و رئیس جمهور آمریکا به عنوان نویسنده فیلمنامه، این بار تبحرش را در روایت چنین داستان‌هایی در مقام کارگردان نیز به اثبات رسانده است.

قصه فیلم در سال 1968 روایت می‌شود. جایی که جنگ ویتنام هزینه‌های انسانی فراوانی برای ایالات متحده به بار آورده و در این وضعیت چند گروه از معترضین به جنگ سعی دارند در مقر کنوانسیون ملی حزب دموکرات در شیکاگو تظاهراتی علیه جنگ ترتیب دهند. این تظاهرات اما طبق پیش‌بینی‌های قبلی به صورت مسالمت‌آمیز پیش نمی‌رود و رهبران گروه‌های معترض دستگیر و برای محاکمه به دادگاه کشانده می‌شوند. دادگاهی طولانی و طاقت‌فرسا که در عین حال یکی از بدنام ترین مراحل دادرسی در تاریخ شیکاگو محسوب می‌شود.

در دادگاه شیگاگو هفت به روایت متفاوتی از پاد فرهنگ1 اشاره شده است. ماجرای محاکمه افرادی که برای تفکر خود محکوم می‌شوند مسئله‌ای که شاید در آمریکای امروزی بیان آن کمی خنده‌دار باشد اما قطعا مبارزه برای عدالت، همانطوری که در فیلم هم نشان داده می‌شود باعث رسیدن به آزادی بیان امروزشان شده است.

فیلم، شخصیت‌های بسیار زیادی دارد که هریک به نوعی در پرونده مطرح شده مجرم شناخته شده‌اند اما سورکین برای هیچ‌کدام از آنها کم نگذاشته و به دقت و با جزئیات هریک را به بیننده معرفی می‌کند که اتفاقا هر کدام از شخصیت‌ها به موقع نقش تعیین‌کننده خود را در روند  پیشروی پرونده بازی می‌کنند. تاثیری  که مقبولیت آن برای بیننده به همان معرفی درست و باجزئیاتشان بر می‌گردد. البته بازی بازیگران نیز در این‌ مقبولیت نقش به‌سزایی داشته و خود سورکین که موفق شده چنین بازی‌های خوبی را از بازیگرانش بگیرد.

 تلاش اصلی سورکین برای نقد بر سیستم و عدالت‌خواهی است. نقدی که گاها به مسائل روز نیز طعنه می زند و از جهت‌گیری‌های سیاسی و تلاش‌های دولت در مقابل معترضین ‌نیز صحبت می‌کند. در نیمه ابتدایی سورکین تلاش خود را معطوف به دادگاه و همراهی هرچه بیشتر بیننده با پرونده مربوطه کرده است. همین مساله باعث شده تا سایر سکانس‌ها و اتفاقات چندان اهمیتی برای بیننده نداشته باشند و بیشتر در انتظار شروع دوباره محاکمه باشد. مسئله‌ای  که باعث برهم خوردن ریتم و تعادل در روایت داستان نیز شده است. اما در نیمه دوم که سورکین تمام شخصیت‌هایش را به بینده معرفی می‌کند، این مسئله نیز به خودی خود حل می‌شود و تعادل درستی بین دو طرف روایت ایجاد می‌گردد. با این حال باید این را در نظر داشته باشید که بخشی از علت رسیدن به این تعادل چشم‌پوشی بر روی شخصیت‌های فرعی و داستان‌هایشان بوده است. مثل سردسته گروه پلنگ سیاه و اطرافیانش که از جایی به بعد از داستان حدف می‌شوند.2 البته سورکین آنقدر کارش را بلد است که در جای مناسب هرکدام از این شخصیت‌‌ها را حتی برای لحظه‌ای به داستان فراخوانی کند . با این حال شاید مهمترین وجهه کار سورکین لحن شوخ و طنزآمیزش باشد که خیلی به جا از آن بهره برده و موفق شده تراژدی پیش رو را به طرز جالبی به هجو بکشاند.

در بخش فنی نیز تیم تولیدی کار خود را به به شکل درستی انجام داده‌اند. جدا از تدوین خوب الن بامگارتن، پاپامیکائیل فیلمبردار یونانی سرشناس (نبراسکا) از فرمت عریض در صحنه‌های دادگاه و تجمعات و لنزهای آنامورفیکی استفاده کرده تا با این ترفند  فضای گذشته را به درستی تداعی کند. همچنین به‌درستی فقط در صحنه‌های تجمع از دوربین روی دست استفاده شده است.

در انتها بهتر است این مساله را  هم در نظر داشته باشید که گاهی دیدن نقطه شروع تحولات بزرگی که نتیجه‌اش در زندگی امروز ما تبدیل به امری عادی شده است، آدمی را تکان می‌دهد، از روزمرگی خارج میکند و به او جرات فکر کردن به تغییر را میدهد. جرات فکر کردن به قدرتی که دارد و شاید فراموشش کرده است.

 

1-پادفرهنگ دهه ۱۹۶۰  به پدیده فرهنگی ضد سیستمی گفته می‌شود که در دهه ۱۹۶۰ از بریتانیا و آمریکا آغاز شد، به‌سرعت گستره وسیعی از کشورهای غربی را فراگرفت و تا اواسط دهه ۱۹۷۰ ادامه یافت. شهرهای لندن، نیویورک و سانفرانسیسکو در این میان محوریت داشتند .جنبش حقوق مدنی آمریکایی‌های آفریقایی‌تبار (۶۸–۱۹۵۵) در محبوبیت و فراگیر شدن پادفرهنگ دهه ۱۹۶۰ نقش به‌سزایی داشت و با گسترش اعتراضات به مداخله نظامی آمریکا در ویتنام، موج گرایش‌های ضد سیستم وجهی انقلابی و تعیین‌کننده یافت. از پررنگ‌ترین گرایش‌ها و نمادهای رایج این ضدفرهنگ می‌توان به بروز تنش‌های شدید اجتماعی همچون تقابل نسل جدید و قدیم، ظهور سبک‌های زندگی نامتعارف هیپی و بوهمینیسم، پافشاری بر حقوق زنان، انقلاب جنسی، تجربه بی‌رویه انواع روانگردان‌ها، موسیقی راک، و تفسیرهای رنگارنگ از رؤیای آمریکایی اشاره کرد.

 

2-حزب پلنگ سیاه یکی از سازمان‌های متعددی بود که برای حقوق سیاه‌پوستان در ایالات متحده مبارزه می‌کرد .این حزب یکی از بحث برانگیزترین گروه‌های سیاسی در دهه ۶۰ میلادی بود

 

1400/2/5 13:00:17